دیدار با خدایان در معبد لاکشمی

0
97

مهدی عبدی– بازدید از دهلی را از معبد لاکشمی شروع کردم؛ اولین معبد هندی که در سفرهایم دیده بودم در کشور مالزی بود.  ولی این بار قرار بود معبدهای هندی را در کشور اصلی شان ببینم .

این معبد در  سال ۱۹۳۹ توسط گاندی افتتاح شده بود و متعلق به لاکشمی؛ الهه ثروت، همسر ویشنو  بود.  درک اینکه در دین هندو خدایان دارای چندین چهره متفاوت هستند و همسر و فرزند دارند برایم سخت است. البته فکر می کنم بیشتر مردم دنیا با من همفکر هستند.

اولین تصویری که از این خدا  دیدم، تصویر  زنی بود ایستاده  بر روی گل نیلوفر آبی. برخلاف دیگر ادیان، هندوها  نقاشی های زیادی از خدایانشان، در اشکال مختلف دارند. نام “ودا” کتاب مقدس هندی ها را که چندین جلد کتاب است، از جدول روزنامه ها و مجلات می دانستم. نشان معروفشان «اُم»  را هم هر کسی که به هند علاقه داشته باشد می شناسد .

در مورد خدایان هند کنجکاو بودم  و کلی سوال داشتم . اگر چه تعداد خدایانشان زیاد است، ولی سه تای آن ها خدایان اصلی هستند؛ “برهما” خدای آفریننده، “ویشنو” مظهر بقا و زندگی، “شیوا” خدای نابودکننده. در مورد خدایان مهم در طول این سفر به ترتیب خواهم نوشت .

فکر می کنم مهم ترین سوال در مورد دین هندو برای هر کسی این باشد که چرا هندوها گاو را می پرستند؟

«ناندی» یکی از ایزدان هندی به شکل یک گاو تجسم شده. ناندی نگهبان دروازه کوه کایلاش است که هندوها این کوه را محل زندگی شیوا می دانند. کوه کایلاش «کوه مقدس» با شش هزار و ۶۳۸ متر ارتفاع، یکی از سرچشمه‌های رود گنگ است و برای پیروان چهار آئین هندو، بودایی، جین، و بون مکانی مقدس محسوب می‌شود.

به دلیل اهمیت مذهبی کوه، تاکنون تلاش ضبط‌شده‌ای برای صعود به قله کایلاش به ثبت نرسیده است و اجازه صعود به کوه نوردان داده نمی شود.

عکس: مهدی عبدی

هندوها به بهشت و جهنم مثل ادیان دیگر باور ندارند. باورشان تناسخ است؛ به این معنی که هر انسانی پس از مرگ مجدداً در شکل دیگری متولد می‌شود. به همین دلیل است که با فقرشان راحت کنار می آیند.

فکر می کنند در زندگی قبلی شاید ثروتمند بوده اند و تاوان گناهانشان را با فقر در زندگی جدیدشان می دهند یعنی همان کارما و یا شاید در زندگی بعدی ثروتمند خواهند شد .

کنار معبد چندین مغازه و دکه گل فروشی بود. حلقه های گل را به سبک خودشان درست می کنند. دسته‌گل‌هایی که شامل گل های یاس سفید، جعفری و  همیشه بهار هستند. استفاده از حلقه گل در مراسم ازدواج و مذهبی مرسوم است.

گنبدهای سرخ  و زرد  معبد اولین چیزهایی بود که توجهم را جلب کرد و سنجاب هایی که همه جا دیده می شدند؛ سنجاب نخلی هندی. سنجاب هایی  که در همه جای دهلی و حتی شهرهای دیگر زیاد  دیدم. به دلیل برخورد خوب مردم، ترسی از آدم ها نداشتند، با توجه به تجربه سفر من، مردم هند به حیوانات آزار نمی رسانند و به همین دلیل حیوانات ترسی از نزدیک شدن به آدم ها ندارند.

معبد پر بود از مجسمه های مختلف که اگر می خواستم در مورد تمام آن ها اطلاعات به دست بیاورم باید ساعت ها در این معبد می ماندم، که وقت این کار را نداشتم. مهم ترین علامتی که نظرم را جلب کرد، وجود نماد «اسواستیکا» بود که به نام های دیگری مثل  صلیب شکسته، گردونه مهر و گردونه خورشید هم معروف است و روی دیوارهای این  معبد به فور دیده می شد. صلیبی که سمبل نازی های آلمان هم هست. ولی این صلیب و نشان قدمتی دیرینه دارد و تاریخ پیدایشش به کشور آلمان برنمی گردد؛ در هندوئیسم نمادی از سلامتی و خوشبختی است.

بعد از گشتن در محوطه معبد و لذت بردن از فضای بیرونی نوبت بازدید از داخل معبد بود. برای ورود به معبد کفش هایم  را درآوردم ، مثل ورود به مسجد و بعد باید وسایلم را داخل یک صندوق می گذاشتم، حتی دوربین، پس نمی شد از داخل معبد عکس بگیرم .

معابد و مساجد در هند قوانین مختلفی دارند؛ در بعضی از آن ها نمی شود هیچ وسیله ای همراه داشت، در بعضی ها برای عکاسی باید بلیط گرفت و در بعضی ها همه چیز آزاد است .

داخل معبد پر بود از تندیس و نقاشی خدایان، عود های روشن  و موبدان، با رنگ لباس زعفرانی، رنگ مقدس هندی ها؛ رنگی که پس از استقلال هند در سال ۱۹۴۷ به عنوان یکی از سه رنگ پرچم ملی هند انتخاب شد.

عکس: مهدی عبدی

به رسم خوش‌آمد گویی، علامت چشم سوم در بین پیشانی ام نقش بست. تیلاک یا تیلاکا، نشان مذهبی‌ای است که هندی ها آن را بر روی پیشانی خود می‌گذارند و معتقدند برای آن‌ها خیر و برکت به ارمغان می‌آورد.

به عقیده مردم هند، این نقطه از پیشانی، محل خرد نهفته است و با گذاشتن این خال، از خروج  انرژی جلوگیری کرده و انرژی های منفی و شیاطین را از خود دور می کنند.

البته این نشان را فقط روی پیشانی قرار نمی‌دهند بر روی چانه، گردن، کف دست و سایر اعضای بدن نیز رسم می کنند و بسته به رنگ و شکل مفهوم خاص خود را دارد .

فکر می کنم در قیاس با دیگر ادیان هندی ها بیش ترین نیایش را در طول هفته دارند و شکل عبادت شان هم خاص است. با وجود فقر زیاد همیشه به خدایان شان غذا و پول پیشکش می کنند و به دلیل اعتقاداتشان با رنج و فقر زندگیشان راحت کنار می آیند.

داخل معبد کاملا تمیز بود و برخوردها خیلی دوستانه ولی سوال های من آن قدر زیاد بود که اگر قرار بود به جواب تمام آن ها برسم باید ماه ها در آن معبد زندگی می کردم. به جواب بعضی از آن ها رسیدم و بقیه ماند برای معابد دیگر…