بچه‌های اسلام‌آباد می‌گويند: در مصرف آب صرفه‌جویی کنیم یا نه؟

0
48

نسترن کیوان‌پور– آمده‌ایم اسلام‌آباد برای تهیه‌ی یک گزارش شهری. نشسته‌ایم توی یکی از پاتوق‌های محله‌ای و با یکی از اهالی در حال گفت‌وگو هستیم. روی سکو چند تا پیرمرد نشسته‌اند و حواسشان به حرف‌های خودشان است. کمی آن‌طرف‌تر توی زمینِ بازیِ کوچکی که در و دیوارش در حال فرو ریختن است، تَرَک‌ها و آجرهای در حالِ افتادن به رنگِ آبیِ سرزنده‌ی روی دیوار دهن‌کجی می‌کند. بچه‌های قد و نیم‌قد در حال بازی کردن هستند و صدای قهقهه‌هایشان رو به آسمان.

امیرحسین و علیرضا می‌آیند سمتِ ما. امیرحسین ۱۳ سالش است و قد بلندتر است. علیرضا می‌گوید ۱۵ سال دارد.

رفع تشنگی توی گرمای تابستان با آب مخصوص آبیاری فضای سبز!

راستش توی آن یکی پاتوقِ محله‌ای که قبل از اینجا بودم، بچه‌ها شلنگی که برای آبیاری فضای سبز بود برمی‌داشتند، یا از آن آب می‌نوشیدند یا می‌گرفتند روی سرِ هم.

آب مثل فواره می‌پاشید روی پله‌ها. شاید از دور توی گرمای سوزانِ آفتاب و فضای بدونِ سایه‌ و دار و درخت، خوردن قطرات آب روی صورت لذتبخش بود و آدم کمی خنک می‌شد، اما مشکل اینجا بود که این آب نه آشامیدنی بود و نه مختصِ کاری جز آبیاری فضای سبز.

با چند تا از بچه‌ها هم صحبت کردیم اما هرکدام می‌انداختند گردنِ دیگری. بهشان گفته بودیم حداقل از این آب نخورید! مریض می‌شوید! یکی‌شان که از همه خیلی کوچک‌تر بود اما انگار همه از او حساب می‌بُردند، بقیه را کنار زد، آمد جلو و گفت: “من که تاحالا مریض نشدم! الکی نگو!”  همکارم گفت این آب برای آشامیدن نیست. چند نفرشان قبول کردند و حتی وقتی دوستشان رفت دوباره آب بنوشد یک پس گردنی زدند به او!

پندار: صرفه‌جویی یعنی فکر کردن به نسل بعدی

برگردیم به پاتوق دوم! بچه‌ها جمع شده بودند دورِ ما. بعد از سوال‌های متنوعشان راجع به کار خبرنگاری و اشتیاقشان برای سر در آوردن از همه چیز، ازشان پرسیدم که می‌دانند صرفه‌جویی چیست.

پندار یکی از بچه‌های محله که بسیار مودب و متین است و دور از همه نشسته بود روی سکو گفت بله. “صرفه‌جویی یعنی نباید چیزی را هدر بدهیم و باید برای نسل‌های بعدی هم بگذاریم بماند!”

شروع کردم به پرسیدن:”اولین چیزی که با شنیدن عبارت صرفه‌جویی به ذهنت می‌رسد چیست؟”

بی‌درنگ گفت:”آب!”

ادامه داد:”شیر آب را باز نمی‌گذارم. وقتی مسواک می‌زنم هم، از لیوان استفاده می‌کنم.”

گفتم چه طوری به دوستانت می‌گویی آب را کمتر مصرف کنند؟ با خنده گفت که من خیلی دوستی ندارم.

آبِ شیرِ محله سفید است!

امیرحسین و علیرضا انگار با هم دوست بودند. خانه‌شان همین‌جاست. مدام توی حرف هم‌دیگر می‌پریدند و می‌خندیدند. امیرحسین گفت که هروقت می‌روم حمام زود می‌آیم و آب را هم زیاد باز نمی‌گذارم. بعد با حرارت شروع کرد به تعریف کردن که شیرِ آب خانه را که باز می‌کنند سفید رنگ است! تعجب کردم. یکی از هم‌محلی‌هایش فیلمی هم نشانم داد. واقعا آبِ شیرِ بعضی محدوده‌های این محله سفید رنگ است انگار! گفتم پیگیری می‌کنم. یکی‌شان گفت پیگیری یعنی چه!؟

علیرضا خجالتی‌تر بود. گفت:”خانم به خدا صرفه‌جویی برایمان مهم است! شیر آب را هی باز نمی‌گذاریم که. “

یک مغازه‌دارِ پرمصرف و ناشناس!

یکی دیگر پرید توی حرفشان که یک آقایی هست توی محله که مرغ‌فروشی دارد و آب را باز می‌کند و کلا می‌گیرد توی کوچه! یکی دیگر گفت چون بوی مرغ خیلی بد است و باید هر روز تمیز کند خب! بین خودشان بحث در گرفته بود. دوستش جواب داده بود دلیل نمی‌شود که!

 آن یکی گفت:”اسم من را ننویس که آن آقای مرغ‌فروش نفهمد! همسایه‌مان است آخر!” سر تکان دادم که باشد!

ازش پرسیدم: “تا حالا نشده بروی به او بگویی اینقدر آب باز نکند!؟” سرش را به نشانه‌ی نفی تکان داد و خیلی معصومانه گفت: “بگوییم هم دعوایمان می‌کند آخر!”

غزل: اگر آب را زیاد مصرف کنید پول آب زیاد می‌آید!

غزل یک گوشه نشسته بود و به دخترکی که انگار دوست صمیمی‌اش بود می‌گفت کنارش بماند. تنهایی خجالت می‌کشید حرف بزند.  یک خواهر و برادر دارد و ۱۲ سالش است. بهش گفتم:”واقعا شیر آب را باز نمی‌گذاری؟ برای شستن دست و صورت، مسواک زدن؟ آب خوردن؟” پاسخ داد: “واقعا نه! توی مدرسه هم به ما همیشه می‌گویند که آب را کم مصرف کنیم!”

بعدش گفت:”به دوستانم هم می‌گویم آب را کم مصرف کنند، زیاد باز نگذارند!”

پرسیدم:”اگر زیاد باز بگذارند چه می‌شود؟” مثل بچه‌های درس‌خوانی که میز اول می‌نشینند سریع گفت: “آب زیاد مصرف می‌شود و پول آب زیاد می‌آید!”

خندیدم و خودش و دوستانش هم شروع کردند بلند بلند خندیدن.

**

نیاز به خواندنِ اخبار و پیگیریِ آمار دقیقِ نزولات جوّی و میزان هدررفت آب نیست که به عمق فاجعه پی ببریم. همین ماه پیش بود که طبق اعلام شرکت آب منطقه‌ای البرز، گفته شد که تنها ۴۷ درصد مخزن سد کرج پر است که البته در حال حاضر گمان می‌کنم از این میزان کمتر هم شده باشد. مسئول مربوطه گفته بود که سال گذشته ۸۹ درصد سد پر بود.

بعد هم آمار و ارقامی ارائه شده بود از میزان تبخیر و تعریقِ ۵۰ درصد از دو میلیارد و ۳۰۰ میلیون متر مکعب نزولات جوّی استان که رقم بالا و نگران‌کننده‌ای بود.

کمتر شدنِ ۱۸ درصدیِ میزان بارش‌ها در کشور نسبت به سطح نرمال، تامین ۳۱ درصد آب شرب استان از آبخوان‌هایی که به دلیل بهره‌برداری بیش از حدِ ظرفیت وضعیت خوبی را تجربه نمی‌کنند، چالش‌های بسیاری را به استان البرز در حوزه‌ی آب تحمیل کرده است.

سمینارها و همایش‌های متعددی برگزار شده و راهکارهای مختلفی نیز از سوی کارشناسان و مسئولان برای کنترل بحران آب ارائه شده اما برخی معتقدند که به جای مدیریت آب در بخش کشاورزی، انگشت اتهام را به سوی مردم گرفته‌ایم.

خبرگزاری رویترز در سال ۱۳۹۳ یعنی هشت سال پیش یک گزارش در خصوص بحران آب در ایران منتشر کرده بود که توسط خبرگزاری ایرنا بازنشر شده بود. در این گزارش علت اصلی کم‌آبی در ایران مصرف بد منابع آبی در بخش کشاورزی بود، نه در میان خانوارها و مصارف شهری.

بارها هنگامِ انتشار چنین گزارش‌هایی، مخاطبان گفته‌اند كه صرفه‌جویی در مصرف آب توسط شهروندان شاید تا پنج درصد آب بیشتری ذخیره كند اما می‌خواهم بگویم درست است که صرفه‌‎جویی در مصرف شهری شاید به اندازه‌ی اصلاح بخش كشاورزی، در عبور از بحران بی‌آبی تاثیر نداشته باشد، اما به هر حال میانِ ما، كودكان و نوجوانانی مثل امیرحسین، غزل، علیرضا و پندار هستند كه ممکن است پدرشان، عمویشان یا کسی در فامیلشان کشاورز باشد یا مسئولی كه در حوزه‌‌ی مدیریت منابع آبی نقش دارند، و شاید استمرار فرهنگ اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی خانواده‌ها تلنگری به آن‌ها باشد كه درست عمل كنند‌.  

آیا فرهنگ‌سازی استفاده‌ی بهینه از منابع آبی حتی اگر همان پنج درصد را به ارمغان بیاورد به دلیل اینكه نسبت به صرفه‌جویی در بخش كشاورزی كم‌تر است، اهمیتی ندارد؟