مدیری با سواد و جسور باشید

0
104

مصطفی فراغت– لابه لای صحبت ها وقتی باید از تفاوتِ ها می گفت و عملکرد جدید و قدیمی ها را با هم مقایسه می کرد احساس کردم نمی تواند به خوبی آنچه را در سینه دارد بر زبان بیاورد؛ اما مثل آدم هایی که یک باره تصمیم می گیرند، حرف را به اینجا کشاند؛ “مدیرای قبلی هم واقعا خیلی زحمت کشیدن. هنوز با همه شون دوستم. اما درباره این دوره نباید بی انصافی کرد. سازمان مدیریت پسماند و مرکز دفن حلقه دره از زمان اومدنِ احمد خیری روند کاملا متفاوتی پیدا کرده و اقداماتی که در حال انجامه به خوبی نمایانگرِ نوع نگاه و تفکریه که رفته رفته این تفاوت های محسوس رو رقم زده.”

مدیرانِ متفاوت. یکی از دلایل عدم رشد مجموعه ها تکراری بودن روش ها و منش هاست. عدم تغییر در نوعِ نگاه ها و رفتارها، حتی تفاوت در مدل تفکرها. برخی مدیران برای خوشایند بالادستی ها کار می کنند که به نوعی مدیران سفارشی به آن ها گفته می شود؛ بدونِ استقلالِ فکری و بدون برنامه ی مدون و مشخص. و برخی مدیران، مدیرانِ متفکری هستند که شاید برای خوشایند بالادستی ها هم گه گاه کار کنند؛ اما بیشترِ مسیر را برای دگرگونی و تغییرِ فرآیندهایِ معیوب می پیمایند حتی اگر مورد پسندِ خیلی ها هم نباشد. این مدیران آموخته اند “در هر شرایطی کار درست را انجام دهند.”

شاید یکی از دلایلِ درجا زدن همین عدم مهارت در انجام کارهایِ درست باشد! به نظر می رسد در شرایط کنونی مدیران را باید به سه بخش تقسیم بندی کرد. مدیرانی که کار درست را می دانند و آن را حتی به قیمتِ مورد غضب قرار گرفتن انجام می دهند. مدیرانی که کار درست را می دانند اما برای رضایت بالاسری ها از انجام آن امتناع می کنند تا همچنان سرِ کار باقی بمانند؛ و دسته سوم که کم هم نیستند، مدیرانی که اصولا نمی دانند کار درست کدام است. نه سواد آن را دارند و نه جسارت انجام آن را!

و در دنیای امروز ما نیازمندِ مدیرانِ خلاق و متفکری هستیم که در هر ایستگاهی قرار گرفتن، با اندکی بررسی راه انجام کارهایِ درست را بیابند. این مدل مدیران را هر کجا پیدا کردید نگران تغییر فرآیندها و تعالی سازمان نباشید. باید نگران آن هایی بود که نه استقلال دارند، نه علم دارند، نه تفکر دارند و نه جسارت انجامِ کارهای درست!