لطفا قول ندهید!

0
285

مصطفی فراغت– مهیا کردن شهری ایده‌آل جز با گوش دادن به صحبت‌ها و گلایه‌ها و دلگرمی‌های شهروندان ممکن نخواهد بود.

در دنیای امروز هر لحظه تصاویر و پیام‌هایی تولید می‌شود که برخی از آن‌ها چنان قدرتی دارند که می‌توانند قامتی را راست، انگیزه‌ای را سلب، تفکری را اصلاح و یا مسیری را به طور کلی تغییر دهند.

عده‌ای از تجربه افراد مختلف سود می‌برند، دیگری کتابِ خوبی می‌خواند، آن یکی از ظرفیت گفت‌وگو با دیگران بهره می‌گیرد، و من و تو، حتی در برخوردهای ساده، شاید با شنیدن دیالوگی از فیلم، آنچه را که باید دریافت می‌کنیم. 

قابی بی‌نهایت ساده ولی زیبا. مادری با چادرِ نماز آمده تا پیامی را انتقال دهد. که بگوید در این شهر شلوغ، من، یعنی همان جوان دیروز و استخوان خُرد کرده امروز، از انتقال این پیام‌ها سهمی دارم. 

“قول ندهید”، این کوتاه‌ترین اما تاثیرگذارترین جمله‌ای بود که بعد از احوال‌پرسی با شهردار در مصلی کرج به زبان آورد و شاید همین عبارت کوتاه، پیامی بود بس مهم که باید منتقل می‌شد.

به جلو خم شد، دستان‌اش را طوری روی میز قرار داد تا صدا را آن‌طور که می‌خواهد به گوش برساند.

با لحنی دلنشین، آرام و با ادبیاتی مادرانه. و چه زیبا گلایه‌های خود را به گوشِ شهردار رساند: “یکی از مدیران شما در مناطق به من قول دادن بابت انجام کاری اما بعد از اون هر چی منتظر شدم از عملی شدن قول خبری نشد. گویا فراموش کردن وقتی قولی داده میشه باید انجامش داد. وقتی کاری ازتون خواسته میشه که انجام شدنی نیست، بجای اینکه قول الکی بدیم، بگیم نمی شه یا ممکن نیست. اینجوری نه دلی گرم میشه نه چشمی منتظر.”

پیام منتقل شد. توجیهی هم وجود نداشت. مادر پیام را بدون نقص انتقال داده بود. شهردار بدون تعلل و پس از پرس و جو، مدیرِ بدقول را صدا کرد و در حضور مادری که گلایه‌های خود را عنوان کرده بود شرح ماجرا را جویا و به گفتن همین جمله کفایت کرد: “وقتی قولی داده شده باید انجام شه.”

این بخش از صحبت‌های شهردار اما شنیدنی‌تر بود، کسی که از ابتدای حضور خود تلاش کرده اعتماد از دست رفته شهروندان را دوباره ترمیم کند: “اعتماد خریدنی نیست. شهروندان وقتی به ما اعتماد می‌کنند و همراه می‌شوند که کار و تلاش و خدمت صادقانه ببینند. مطالبه های مطرح شده و دستوراتی که داده شد تا رسیدن به نتیجه نهایی پیگیری خواهد شد. حل موضوعاتی که امروز به دغدغه شهروندان تبدیل شده وظیفه ماست و یقین بدانید از مدیران مناطق و روسای سازمان ها این ها را جویا خواهم شد.”  

و قطع یقین ساختنِ شهری ایده‌آل و جلب نظرِ مردم با همین گوش‌ دادن‌ها و پیگیری‌های صادقانه محقق می‌شود. اولین قدمِ اعتماد، خوب گوش دادن به صحبت‌ها و گلایه‌ها و بعضا دلگرمی‌ها است. زمان کارهای نمایشی به سر آمده. شهروندان آدم‌های واقعی را به خوبی تشخیص می‌دهند!