مصطفی فراغت– بیشتر ما پیش از آنکه مرگ به سراغمان بیاید از یادها میرویم. من در گوشه اتاق، تو در لابه لای کار و او در انتهای کوچهای بنبست، در خانهای قدیمی.
زندگی بازیهای زیادی با ما میکند، گاهی تلخ گاهی شیرین. بعضی را در اوج جوانی به فراموشی میسپارد و برخی را تازه در میانسالی به اوج شکوفایی میرساند.
آدمها اما زود از یاد میروند طوری که حتی مرگ هم فراموشش میشود سراغمان را بگیرد. نه چیزی خلق میکنیم نه تلاشی برای خلق کردن داریم، گمنام میآییم و گمنام هم میرویم، گویی هیچگاه نبودهایم و هیچ زمانی در این سرزمین نزیستهایم.
قصه این طوری است که پس از مرگ، چند ساعت یا چند روز فقدانمان را فریاد میکشند و دوباره سکوت و فراموشی، و تمام چیزی که از ما بجا میماند در قابی خاک گرفته خلاصه میشود که گوشه اتاق برای خود کز کرده است!
اما این روند برای همه اینگونه نیست، برخی جاودانه زندگی میکنند و جاودانه هم میمانند. هستند و بعد از مرگشان نیز ادامه مییابند. همانهایی که تمام عمرشان به تلاش گذشته، به خلق کردن. آنهایی که به خوردن و خوابیدن تَن نداده و برای نامشان میآموزند و تجربه میکنند و اثری ماندگار میآفرینند.
آنهایی که مثلِ من و تو نفس میکشند اما مانند من و تو فکر نمیکنند. مانند شهیدی که رشادتاش در هشت سال دفاع مقدس جاودانه ماند، ورزشکاری که مدالاش در آوردگاههای جهانی و المپیک ماندگار شد، نویسندهای که از فکر و قلماش کتابهای شاخص به یادگار و هنرمندی که با هنرش آثارِ ماندگار ثبت کرد.
مثلِ بهرام که بعد از رفتن نیز صدایش همچنان به زندگی میانِ ما ادامه خواهد داد. پرویز بهرام، گوینده و دوبلور سرشناس سینما و تلویزیون ایران، پس از دورهای بیماری در ۸۶ سالگی درگذشت. وی راوی بسیاری از فیلمهای مستند به ویژه مستندهای حیات وحش بود. از ابتدای دهه ۱۳۳۰ فعالیت گویندگی خود را آغاز کرد و در کنار آن به بازی در تئاتر هم میپرداخت. سریال مستند جاده ابریشم مشهورترین کاری بود که با روایت پرویز بهرام پخش شده است.