شجریان در وجود همه ما زنده است

0
271

وحید تاج از محمدرضا شجریان می‌گوید

فرزانه یوسفیان- از چه بزرگی باید بنویسم! نوشتن از ایشان؛ باعث افتخار است و از نبودن‌شان نوشتن سخت و دشوار. چند بار نوشتم و دگر بار نشان‌گر را ابتدای خط دیدم. همه کلمات پاک شدند و از خاطرم می‌رفت آنچه باید ثبت می‌شد. چهل روز گذشت. آهنگ پشت آهنگ پخش می‌کنیم و خاطره‌های کودکی، نوجوانی، جوانی و میان‌سالی‌مان را مرور می‌کنیم و اشک می‌ریزیم. دل‌مان تنگ می‌شود برای روزها، لحظه‌ها و حس‌هایی که با هر آهنگ در ذهن‌مان خاطرات تداعی می‌شد. انگار خیال‌مان راحت بود که هستند؛ هر چند در سال‌های آخر با بیماری و سکوت و درد، اما سایه‌شان بالای سرمان بود. جای‌شان کنج دل‌مان امن بود و دل‌مان به بودن‌شان قرص. منتظر بودیم اول مهر برسد، به خیال خودمان کنارشان بنشینیم و بخواهیم شمع تولدشان را فوت کنند و مثل همیشه که شانه به شانه‌ی مردم سرزمینش قدم برمی‌داشتند، باز برای آرامش و سعادت یکایک‌مان دعا کنند.

چه سعادتی والاتر از اینکه در هوایی نفس کشیدیم که استاد محمدرضا شجریان نفس می‌کشیدند. در دورانی زیستیم که ایشان نیز می‌زیستند و چه خوب که تاثیر بگیریم از تفکر، نگاه و دیدشان به زندگی و پیرامون. دوست‌داران استاد روزهای سختی را می‌گذرانند، روزها سپری می‌شود و به جای تسکین، درد بیشتر احساس می‌شود. دوست‌داران استاد چند سالی است حال دل‌شان خوب نیست. پخش ویدئویی از بیماری‌شان ضربه‌ی دردناکی بود و دردِ سنگینِ نشنیدنِ صدای زیبایشان تا ابد باقی ماند. هفدهم مهرماه اما، ایران عزادار شد. هرچه می‌خواستیم در دنیایِ ذهن‌مان این خبر را باور نکنیم، اما سیاه شدنِ فضای مجازی، ازدحام دوست‌داران استاد مقابل بیمارستان و صحبت‌های همایون شجریان، دنیای واقعی را آن‌طور که بود، عیان ‌می‌کرد.

چه خوشبخت‌اند دوست‌داران و شیفتگان استاد که با تمام تصنیف‌های ایشان زمزمه کرده‌اند و با «یاد ایام»، ایام گذراندند و با «آسمان عشق»، «آرام جان» گرفتند و در «خیال خود» «سرود مهر» سر دادند. «آهنگ وفا» را در «شب وصل» «فریاد» زدند و «راز دل» را «چهره به چهره» از «طریق عشق» به گوش یکدیگر رساندند. چه بسیار لحظاتی که با آوای زیبای موسیقی ایرانی همراه می‌شدیم و در تمامی تصنیف‌هایی که می‌شنیدیم غرقِ خواستن می‌شدیم.

خوشبخت‌تر از دوست‌داران و هواداران استاد، نزدیکان ایشان بودند، شاگردانی که از استاد آموختند و در جوارشان در کنارِ آموزش آواز، طریق زندگی فرا گرفتند. وحید تاج خواننده نامی و مشهور کشورمان، سال ۱۳۸۵ در سن ۲۳ سالگی با استاد محمدرضا شجریان آشنا شد. نزدیک به ده سال شاگرد ایشان بود و بسیار آموخت و اینک آموزش می‌دهد.

تاج در شهر دزفول و به بیانِ خودش در خانواده‌ای هنردوست به دنیا آمده، وی از خانواده‌اش این‌گونه می‌گوید: پدر من اهل هنر هستند و صدای بسیار خوشی دارند. خوشنویس، نقاش و شاعر توانمندی هستند و من آواز را از ایشان یاد گرفتم. از زمانی که خودم را می‌شناسم صدای بزرگان موسیقی ایران از جمله بنان، ایرج، گلپایگانی، شجریان و… در منزل ما بود و من با این نغمه‌ها بزرگ شدم. علاقه و اشتیاق فراوانی به صدای استاد شجریان داشتم و در سن ۴ سالگی نام و شخصیت ایشان در ذهن من شکل گرفته بود.

دنیای کودکی‌اش در صدا و تصنیف‌های استاد شجریان خلاصه می‌شود، چه در خیال و چه در خواب، خود را هم‌نشین استاد می‌داند. تاج از دوران کودکی‌اش این چنین تعریف می‌کند: در همان دوران کودکی در حیاط منزل پدرم آواز می‌خواندم با این ذهنیت که استاد شجریان از جلوی خانه ما رد می‌شوند، در می‌زنند و من را کشف می‌کنند.

شاگرد استاد محمدرضا شجریان با آثار او بزرگ می‌شود و رشته موسیقی را برای ادامه تحصیل انتخاب می‌کند، وحید تاج از دانشگاه و نحوه‌ی آشنایی‌اش با کارگاه آواز استاد می‌گوید: سال ۱۳۸۱ وارد دانشگاه سوره تهران در رشته موسیقی شدم. سال ۱۳۸۴ خبر کوتاهی در روزنامه با تیتر «کارگاه استاد محمدرضا شجریان هنرجو می‌پذیرد» را دیدم. فرمی را پر کردم و فرستادم که از بین سه هزار نفر متقاضیِ حضور در این کارگاه، تعداد هزار نفر در مرحله نخست پذیرفته شدند. از بین این تعداد با انتخاب استادان علی جهاندار، حمیدرضا نوربخش، مظفر شفیعی و استاد محسن کرامتی که همه از شاگردان نسل قبل استاد شجریان بودند، ۴۰۰ نفر در مرحله دوم پذیرفته شدند.

تاج پس از طی دو مرحله پذیرش، این بار باید در حضور محمدرضا شجریان بخواند و صدای خود را در معرضِ داوری قرار دهد. وی درباره خاطراتِ آن سال‌ها می‌گوید: ۱۶ جلسه ۶ ساعته در فرهنگسرای هنر مجموعه آسمان با حضور استاد محمدرضا شجریان از ۴۰۰ نفر انتخابی، امتحان گرفته شد. یک ماه بعد از آن نتیجه اعلام شد و ۸۰ نفر انتخاب شدند و دوباره باید در حضور استاد آواز می‌خواندیم که افراد نهایی انتخاب شوند. زمانی که آقای حمیدرضا نوربخش نام مرا برای خواندن صدا زدند، استاد شجریان گفتند نیازی نیست آقای تاج برای من بخوانند (جمله‌ای که ایشان بر زبان آوردند به اندازه‌ی یک سال بر من گذشت و فکرهای بسیاری در ذهن من به وجود آمد) سپس گفتند من تعدادی را انتخاب کرده‌ام که ایشان یکی از آن‌ها هستند.

یکشنبه‌ها برای وحید تاج و دیگر شاگردان، در یادگیری از استاد شجریان خلاصه می‌شد. روزهایی که به گفته‌ی خودشان تکرارنشدنی‌‌اند. تاج در توصیف آن روزها می‌گوید: کلاس‌های خوانندگی استاد شجریان در ۴ گروه و در روزهای یکشنبه برگزار می‌شد. که هر هفته دو گروه در دو شیفت صبح و عصر در این کارگاه‌ها شرکت می‌کردند. کلاس‌های ما دو بار در ماه و یک هفته در میان برگزار می‌شد.

صبر و حوصله استاد در آموزش، ستودنی بود

ساعت برگزاری کارگاه برای هر گروه نزدیک به شش ساعت بود و استاد شجریان با وجود تمامی مشغولیت‌های خود هر یکشنبه زمان خود را برای آموزش به شاگردانش صرف می‌کردند. تاج از صبوری ایشان در آموزش می‌گوید: اختصاص زمان برای شاگردان با وجود سن و مشغله کاری، نیاز به صبوری دارد که این خصلت در استاد وجود داشت و به نظر من تنها از شخصی مانند ایشان برمی‌آمد. تصور کنید استاد باتوجه به سن‌شان به ۱۸ نفر صبح‌های یکشنبه و به همین تعداد بعدازظهرها آموزش می‌دادند که این نشان از حوصله و صبر ستودنی ایشان در بحث آموزش است. کلاس‌ها تنها برای برگزاری کنسرت و یا حضور استاد در خارج از کشور برگزار نمی‌شدند و به جز این موارد، هیچ‌گاه بدون دلیل یکشنبه‌های ما از حضور استاد، خالی نبود.

تاج حضور در کارگاه‌های آواز استاد شجریان و داشتن شرایطی برای آموختن از ایشان را، از خوش اقبالی خود می‌داند و در ادامه می‌گوید: تا قبل از سال ۱۳۹۵ که استاد ویدئویی که درباره‌ی بیماری‌شان بود را منتشر کردند، به مدت ۱۰ سال یکشنبه‌های ما از حضور استاد و آموزشِ بی‌بدیل‌شان مملو بود. بعد از آن ویدئو، تا ماه‌ها همچنان منتظر بودیم که کلاس‌های ما از سر گرفته شود و دوباره بتوانیم از حضور گران‌مایه‌ی ایشان بهره‎مند شویم که متاسفانه این اتفاق نیافتاد.

راستگویی در هنرِ هنرمندان متجلی می‌شود

خواننده نامی کشورمان درس اخلاق و انسانیت را نخستین نکته‌ای می‌داند که از استاد محمدرضا شجریان فرا گرفته است. او با تاکید بر این جمله می‌گوید: استاد شجریان همیشه به ما می‌گفتند: «سرمایه‌ی شما مردم هستند. با مردم باید همراه، هم‌تراز و یکی باشید. هیچ وقت خودتان را جدای از مردم ندانید. این مردم هستند که به شما بها می‌دهند و کاری می‌کنند که شما دیده شوید. این را همیشه در ذهن‌تان داشته باشید.» همیشه بر صادق بودن تاکید داشتند و این را باور داشتند که اگر صداقت داشته باشید در هنرتان نمود پیدا خواهد کرد و مردم هم خیلی سریع متوجه می‌شوند. اخلاق، انسانیت و راستگویی از نکاتی بود که بسیار بر انجام آن‌ها تاکید داشتند. نظرشان این بود که راستگویی در هنرِ هنرمندان متجلی می‌شود.

تاج هنر را همچون آینه‌ای می‌داند که در رخسار آدمی منتقل می‌شود، او در این باره می‌گوید: اخلاق و راستگویی در وجود استاد بود و در هنر ایشان نمود پیدا کرد و به طرفداران صدای ایشان منتقل شد. هر چه در ذات یک هنرمند باشد در هنرش مشخص خواهد شد. به نظر من علت ماندگاری استاد محمدرضا شجریان در کنار تکنیک، توانمندی، قدرت حنجره، آگاهی، اشراف به مسائل روز جامعه، مردم شناسی و روان‌شناسی، دو عامل صداقت و راست گفتاری ایشان بوده است.

اگر حالت خوب نباشد، نمی‌توانی خوب آواز بخوانی

حال هنرجویان بسیار برای استاد مهم بود. این جمله‌ را وحید تاج از زمانِ برگزاری کارگاه‌های آموزشی استاد به زبان آورد. او در ادامه می‌گوید: یادم است یکشنبه‌ی هفته‌ای که در پیش داشتم، نوبت کلاس ما نبود، اما من به دلایلی دلم گرفته بود و اجازه گرفتم که سر کلاس بروم تا شاید تغییر و تحولی در من ایجاد شود. جالب این بود استاد زمانی که متوجه تغییر رفتار من و یا شاید دیگر دوستان بود، بیشتر از قبل حواسش به ما بود و ما را از لحاظ روحی حمایت می‌کردند. در کلاس انرژی می‌دادند و هیچ وقت حرفی نمی‌زدند که شاگردانش و یا هر فرد دیگری رنجیده شود. زیرا معتقد بودند که اگر حالت خوب نباشد، نمی‌توانی خوب آواز بخوانی. ایشان با حمایت‌های کلامی، زبانی و با رفتارشان به همه‌ی بچه‌ها روحیه می‌دادند، تا سرحال شوند و راحت‌تر آواز بخوانند. نزد استاد شجریان آواز خواندن کار ساده‌ای نیست و ایشان برای روحیه دادن به بچه‌‌ها، آن‌ها را تشویق می‌کردند.

مردم‌داری در رفتار، نگار و تفکر استاد شجریان موج می‌زد

تاج از وفاداری استاد شجریان و تقدیر او از کاری هرچند کوچک که فردی برایش انجام می‌داد، می‌گوید: یادم است پدرم برای استاد شعری سروده بودند و بر کاغذی آن را نوشتند. من آن کاغذ را به استاد دادم و ایشان بسیار تشکر کردند و آن را نزد خود نگه داشتند و بعد از آن هر بار که مرا می‌دیدند حالِ پدر را می‌پرسیدند. اگر در عکس‌هایی که استاد با هواداران‌شان گرفته‌اند نیز توجه کنید، هیچ‌ عکسی را بدون لبخند از استاد نمی‌بینید. مطمئنا در روز شاید بارها و بارها این اتفاق رخ می‌داد و آن هوادار اولین نفر و آخرین نفر نبوده است، اما استاد با لبخند هواداران‌شان را همراهی می‌کردند. بعد از تمام شدن کنسرت برای تک‌تک هواداران‌شان زمان می‌گذاشتند تا با او عکس بگیرند.

موسیقی برای تفنن نیست، برای تفکر است

استاد بر این جمله که موسیقی برای تفنن نیست، بلکه برای تفکر است؛ تاکید بسیار داشتند. تاج با اشاره به این جمله ادامه می‌دهد: استاد بسیار در انتخاب شعر هوشیار بودند و همواره دقت بسیاری در این خصوص داشتند، زیرا تاکید داشتند موسیقی برای تفنن نیست، بلکه باید آدمی را به فکر فرو ببرد و آگاهی را افزایش دهد.

پیام استاد شجریان به هوادارانش را باید درک کرد

تاج با اشاره به صحبت‌های همایون شجریان در مراسم پدر بزرگوارشان، می‌گوید: همایون عزیزم در روز بهشت زهرا حرف بسیار زیبایی در وصف استان گفتند. ایشان تاکید داشتند: این ماییم که باید متوجه شویم کسی مانند استاد محمدرضا شجریان، یک پیامی را با خودش آورده و آن پیام چیست؟ آن را باید فهمید…

خواننده برجسته ایرانی خاطره‌ای از سال‌های شاگردی‌اش نزد استان شجریان بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: در دوران سربازی، یکی از کسانی که مسئول من بود و می‌دانستند که من شاگرد استاد هستم، به من گفتند در گذشته آلبوم‌های استاد محمدرضا شجریان را کپی می‌کردند و امروز از انجام آن کار پشیمان هستند و از من خواستند درباره این موضوع با استاد صحبت کنم که اگر نیاز باشد هزینه‌ای را نیز پرداخت کنند. بنده صحبت‌های آن مسئول را به استاد گفتم و ایشان خندیدند و گفتند: نوش جانش. استاد شجریان بسیار بزرگ منش و عزیز هستند. ایشان هیچ هزینه‎ای برای ده سال برگزاری کارگاه‌های آواز از هیچ شاگردی دریافت نکردند. استاد شجریان زبانِ مردم و در بسیاری مواقع حامی آن‌ها بودند.

نبود استاد درد دارد

تاج از دست دادن جسمانی استاد را غمی سنگین می‌داند و در وصف این روزها و حال و هوای دوست‌دارانش می‌گوید: از دست دادن جسمانی بعضی از افراد با وجود اینکه تاثیر بسیار بسیار بالایی هم در جامعه گذاشته باشند، باز هم سخت است. نام استاد در این ۴۰ روز که می‌آید غمی از نبود ایشان بر دل من سنگینی می‌کند. هر چه می‌گذرد، این قضیه برای افرادی که شیفته‌ی ایشان بودند، ساده‌تر که نمی‌شود، بلکه سخت‌تر هم می‌شود. تازه متوجه می‌شویم وجود جسمانی چه گوهری را از دست داده‌ایم. ضمن اینکه ایشان هر کاری که باید در عالم هنر انجام دادند، اما نبودشان درد دارد. آوازهای استاد شجریان در ذهن ما هست. ربنای استاد شجریان جاودانه است. بسیار افرادی که با این مناجات روزه‌ی خود را باز می‌کردند، امسال چگونه با گوش دادن به آن مناجات باور داشته باشند که استاد دیگر در بین ما نیست و این را در ذهن خودمان بپذیریم!

من سر سفره موسیقی ایرانی بزرگ شده‌ام

خواننده نامی کشورمان به آموخته‌ها و نکاتی که از استاد شجریان در راه موسیقی فرا گرفته اشاره می‌کند و در این خصوص می‌گوید: در سبک‌های مختلف موسیقی به من پیشنهادهای بسیاری می‌شود. تنها جمله‌ای که من به آن عزیزان می‌گویم این است که من سر سفره موسیقی ایرانی بزرگ شده‌ام و هیچ‌گاه به آن پشت نمی‌کنم. پدر و مادر من زحمات بسیاری کشیده‌اند که من را با این گونه موسیقی آشنا کردند و از آن طرف استادانی مانند استاد شجریان داشته‌ام که بی‌منت به من آموزش دادند و با اشتیاق آمدند و از خودشان ذره ذره کم کردند تا به من بیافزایند. من هیچ‌گاه به خاطر درآمدی بیشتر، موسیقی که با آن بزرگ شده‌ام و در مسیر آن بسیار آموخته‌ام را رها نمی‌کنم.

راه استاد پُر قدرت‌تر از قبل ادامه خواهد داشت

وظیفه‌ دوست‌داران، هواداران و شاگردان استاد، زنده نگه داشتن تفکر، نگاه و نوع موسیقی است که استاد در تمام عمر با ارزش خود به آن باور داشتند. وحید تاج دراین باره می‌گوید: ۱۹ مهر ماه استاد محمدرضا شجریان را به خاک سپردیم و ۲۱ مهر با وجود اینکه حال روحی‌ام بسیار بد بود با پسر سه ساله‌ام آواز تمرین کردم. گویا در وجودم احساسی بارور شد که من به نوبه‌ی خود وظیفه دارم پاسدارِ راه ایشان باشم و باید آموزش را به نسل بعد داشته باشم. به شاگردانم در آموزشگاه نیز نکاتی را یاد می دهم که از استاد فرا گرفته‌ام و باور دارم قطعا راه استاد پُر قدرت‌تر از قبل ادامه خواهد داشت. تنها یک نگرانی دارم و آن حاشیه‌هایی است که در این بین وجود دارد. پیرامون خیلی مهم است. اگر فضای پیرامون فضایی مناسب برای ادامه این مسیر نباشد، ما به سختی می‌توانیم راه را طی کنیم. متاسفانه پخش برخی سبک‌های موسیقی از رسانه، در شان ایران و ایرانی نیست.

وحید تاج با تاکید بر اینکه استاد محمدرضا شجریان تاثیر بسیاری بر هستی گذاشته‌اند و قطعا جادوانه خواهند بود، گفت: ایشان نمرده‌اند، بلکه از هر زنده‌ای زنده‌تر هستند. استاد در وجود همه ما زنده است، زیرا تاثیر بسیاری از خود بر هستی باقی گذاشته‌اند. و بسیار خداروشکر که ما کسی مانند همایون شجریان را داریم. همایون گوهر یک دانه‌ای است که باید قدرش را دانست.

پاک کن از چهره اشکت را ز جا برخیز
تو در من زنده ‌ای، من در تو؛ ما هرگز نمی‌میریم
من و تو با هزارانِ دگر این راه را دنبال می‌گیریم…