شهر برای همه: از سوپرکیلن تا کرج، جست‌وجوی معنا در طراحی انسان‌گرا

در قلب نِرِبرو، محله‌ای چندفرهنگی در کپنهاگ، پارکی ساخته شده که شهر را دوباره معنا کرده است. پارک سوپرکیلن (Superkilen Park) نه فقط یک پروژه‌ی منظر، که تجربه‌ای از بازآفرینی شهری بر پایه‌ی مشارکت انسان‌هاست. جایی که طراحی از دفتر معماری بیرون آمد و در میان زندگی روزمره‌ی مردم شکل گرفت.

نسترن کیوان‌پور – ایده‌ی اصلی سوپرکیلن ساده بود، اما جسورانه: بازنمایی تنوع فرهنگی در فضای عمومی. طراحان پروژه؛ دفتر معماری دانمارکی بیگ آرشیتکتز (BIG Architects)، دفتر طراحی منظر آلمانی توپوتک۱ (Topotek1) و گروه هنری سوپرفلِکس (Superflex) تصمیم گرفتند به‌جای ساختن پارکی صرفاً زیبا، شهری کوچک از جهان بسازند.

آن‌ها با بیش از ۶۰ جامعه‌ی مهاجر گفت‌وگو کردند و از مردم خواستند از زادگاهشان یک یادگاری بیاورند؛ مثلا نیمکتی از برزیل، سطل زباله‌ای از انگلیس، تابلویی نئونی از چین، و تاب چرخی از روسیه. بیش از ۱۰۰ شیء از سراسر جهان در این پارک جا گرفت تا داستانی تازه بسازد از هم‌زیستی، از تفاوت، و از خاطره.

پارک به سه بخش رنگی تقسیم شده؛ قرمز، سیاه و سبز که هرکدام زبان خاص خود را دارند. قرمز برای جنب‌وجوش و جشن، سیاه برای آرامش و گفت‌وگو، و سبز برای طبیعت و تداوم. طراحی رنگ‌ها فقط زیبایی نیست، زبان حسی فضاست. جایی که مردم نه فقط تماشاگر، بلکه سازنده‌اند.

در گزارش‌های برنامه اسکان بشر ملل متحد(UN-Habitat)، از سوپرکیلن به‌عنوان نمونه‌ای از «شهرسازی انسان‌محور در جوامع چندفرهنگی» یاد شده است. چون در این پروژه، مشارکت واقعی اتفاق افتاده است؛ شهر از پایین به بالا ساخته شد، از تجربه‌ی زیسته‌ی مردم، نه از طرح‌های ازپیش‌نوشته‌شده‌ی اداری.

و این‌جاست که می‌شود آن را به کرج، پیوند زد.

شهری که به «ایران کوچک» معروف است، شهری که قومیت‌ها و زبان‌های گوناگون را در خود جا داده؛ از ترک و کرد و لر تا بلوچ، گیلک، مازنی و مهاجران افغانستانی. شهری که زندگی در آن، تمرینی روزمره برای هم‌زیستی است.

همین تنوع، اگر درست دیده و در طراحی شهری ترجمه شود، می‌تواند به غنای فرهنگی و اجتماعی کرج معنا دهد.

پارک ایران کوچک با همین ایده شکل گرفته؛ جایی که از هر قوم و فرهنگ ایران، نمادی در فضای عمومی قرار گرفته تا یادمان بیندازد تنوع، بخشی از هویت ماست. اما واقعیت این است که هنوز این تجربه در سایر نقاط شهر به بلوغ نرسیده. آن‌چه امروز داریم، بیشتر نشانه‌ای‌ست از یک دورنمای ایده‌آل، نه تحقق کامل یک شهر انسان‌گرا.

اما پرسش اصلی این‌جاست؛ چه‌طور می‌شود از «نمادها» عبور کرد و به «معنا» رسید؟

چه‌طور می‌شود فضاهایی ساخت که مردم خودشان در شکل‌گیری‌شان نقش داشته باشند، همان‌طور که در سوپرکیلن داشتند؟

اگر در کپنهاگ هر شیء، خاطره‌ای از یک مهاجر بود، در کرج هم می‌شود هر درخت، هر نیمکت یا نقاشی دیواری را به روایت یکی از مردمش گره زد.

شهر انسان‌گرا یعنی شهری که گوش می‌دهد؛ به صداهای کوچک، به لهجه‌های دور، به تجربه‌ی محله‌ها و شاید کرج، با همه‌ی تضادها و تنوع قومیتیِ ساکنانش، جایی باشد که می‌تواند این ایده را زندگی کند.

سوپرکیلن یادمان می‌دهد که تنوع، اگر در طراحی شهری معنا پیدا کند، می‌تواند به انسجام بدل شود.

 

 

 

توضیحات پروژه:

این پروژه که با حمایت شهرداری کپنهاگ و بنیاد Realdania در سال ۲۰۱۲ افتتاح شد، حدود ۳۰ هزار متر مربع مساحت دارد و در امتداد یک مسیر دوچرخه‌سواری به طول ۷۵۰ متر گسترش یافته است.

Superkilen به سه بخش مجزا تقسیم شده است:

میدان قرمز (The Red Square) که فضایی پویا برای فعالیت‌های ورزشی و تفریحی فراهم می‌کند،

میدان سیاه (The Black Market) که با خطوط سفید منحنی و مبلمان شهری متنوع به‌عنوان مرکز اجتماعی و محل گردهمایی عمل می‌کند،

و پارک سبز (The Green Park) که با تپه‌های نرم و پوشش گیاهی متنوع، بستر استراحت و تعامل روزمره‌ی ساکنان است.

در طراحی این مجموعه، بیش از ۱۰۸ شیء و المان شهری از ۶۰ کشور مختلف گردآوری یا بازسازی شده است؛ از فواره‌ای مراکشی و تاب‌های عراقی گرفته تا نیمکت‌های برزیلی و سطل‌های زباله‌ی انگلیسی. این انتخاب‌ها، نتیجه‌ی فرایند طراحی مشارکتی با ساکنان محله بوده است که هر یک بخشی از هویت و خاطره‌ی خود را در فضا بازتاب داده‌اند.

Superkilen امروز به‌عنوان نمادی از شهرسازی انسان‌محور، چندفرهنگی و مبتنی بر مشارکت اجتماعی شناخته می‌شود و از سوی نهادهایی چون UN-Habitat و ArchDaily به‌عنوان یکی از موفق‌ترین نمونه‌های بازآفرینی شهری در اروپا معرفی شده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید