ماجرای یک غول بیکفایت

مرتضی رویتوند- در غولستان یا سرزمین غولها همه غولها با خوبی و خوشی کنار یکدیگر زندگی میکردند. هر غول به پیشهای مشغول بود. یکی کوه جابهجا میکرد؛ یکی بیابان را جارو میکرد؛ یکی مسئول تغییر فصلها بود و خلاصه هر غولی کاری خطیر بر عهده داشت. اما در خانواده غول سفید، غولکی بیعرضه بود و […]