من به کرونا اعتقاد ندارم!

سعید فغانی- چند روزی است که تصمیم گرفته‌ام بخشی از مسافت محل کار تا خانه را پیاده بیایم و با دقت بیشتری مردم را تماشا کنم.امروز برای چندمین روز متوالی پیاده می‌آمدم و به آن ۲۰۷ نفری فکر می‌کردم که در ۲۴ ساعت اخیر جان شیرینِ خودشان را فدای کرونا کرده‌اند. در بین این ۲۰۷ […]

تکذیب شد!

شاهین شکوهی– عجله دارم. باید برسم به سوژه‌ی مصاحبه‌ام. مصاحبه‌هایی که برای یک کار تحقیقی در حال گرفتنشان هستم و ناچارم در این ایام کرونایی گاهی از منزل خارج بشوم. پیک موتوری آنلاین می‌گیرم تا زودتر به مقصد برسم. یعنی جز پیک گرفتن راه دیگری هم ندارم! خیابان های ایام کرونایی سوت و کور است […]

خونه باید خونه باشه؛ نه لونه

روشنک جلیلوند؛ کسی که خانه‌داری شغل اصلی‌اش است- بی خبر اومدی و ناخوانده. می‌گن مهمون حبیب خداست. نه مهمونی نه حبیب خدایی. فقط بلایی و دردسر. از وقتی سر و کله‌ات پیدا شد همه مجبور شدیم خونه‌نشین بشیم. اسمش قرنطینه است ولی من بهش میگم زندان خانگی! اونم تو این قفس‌های طلایی شهری تو این […]

استان‌های رکورددار در تعداد مبتلایان به کرونا تا ۲۷ فروردین ۹۹

هزار و یک شهر– به گزارش برنا، طبق آمار اعلام شده، استان تهران دارای بیش‌ترین تعداد مبتلایان به کرونا در کشور است و استان‌های گیلان، اصفهان، مازندران، قم و البرز در رده‌های بعدی هستند. جهانپور؛ سخنگوی وزارت بهداشت گفت: تا روز ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۱۵۱۲ بیمار جدید مبتلا به […]

از تاکسی‌هایی که بیش از سه سرنشین دارند شکایت کنید!

هزار و یک شهر– با ابلاغ طرح الزام فاصله‌گذاری اجتماعی و سلامت محیط کار در ناوگان تاکسیرانی شهری کشور، رانندگان تاکسی موظفند حداکثر سه مسافر داشته باشند و شهروندان می‌توانند از رانندگانی که بیش از این تعداد سوار می‌کنند، شکایت کنند. به گفته‌ی مدیر عامل اتحادیه‌ی تاکسیرانی‌های شهری کشور، برای ثبت شکایت در تهران می‌توانید […]

جهان از پنجره‌ی اتاق من ‌

زندگی در شهرها

نسترن کیوان‌پور– یک پُستِ وبلاگی بود راجع به یک عکاس که دقیقا از یک زاویه‌ی ثابت طی یک سال از یک سوژه‌ی ثابت عکس می‌گرفت. فقط یادم است که سوژه مردی بود که شب‌ها در کنار خیابان به انتظار می‌ایستاد. عکس‌ها کاملا شبیهِ هم بود و زندگیِ یکنواخت و تکراریِ همسایه را در مقطعی از […]

روزهای سرد قرنطینه با گرمای کتاب

رامین جهان‌پور- توی اتاق مقابلِ انبوه کتاب‌ها، روزنامه ها و مجلات قدیمی و جدیدم نشسته ام. روزهای قرنطینه روزهای عجیبی‌اند. از اولین روز تعطیلات، خودم را سپرده‌ام به آفتاب ملایم بهاری که ازپشت شیشه‌ی پنجره، صورتم را نوازش می کند و غرق شده‌ام در دنیای کلمات و نوشتن و نوشتن. هم‌نشینی با واژه‌ها آرامم می‌کند. […]