امپراطوری یک صدا؛ روایتی متفاوت از زندگی نصرالله مدقالچی

نسترن کیوانپور– دخترک بر ارابّهای نشسته بود که اسبی با سرعت آن را دنبالِ خود میکشاند. موهای بافتهاش قرمز رنگ بود و پیراهنی نیز به همان رنگ بر تن داشت. در هارمونی با وزشِ باد از میانِ درختانِ دو طرفِ جاده، موسیقیِ بسیار زیبا و ملایم و صدای گرم و گیرای راوی که میگفت: «تکرار […]