نسترن کیوانپور- “حمیدرضا” یک پسربچهی کوچک است که در محلهی اوقافیهای کرج زندگی میکند؛ شاید کوچکترین مهمانِ دفترِ تسهیلگریِ این محله. دفعهی پیش دیدمش که داشت نقاشیاش را رنگ میکرد؛ یک نقاشیِ زیبا که قرار بود به عباس زارع؛ عضو شورای شهر کرج هدیه دهد.
حمیدرضا میگوید رنگِ محلهاش سبز است چون همه با هم خوشحال هستند. نقاشیاش هم دو قسمت است؛ یک قسمت مربوط به ماشین پلیس است. میگوید دوست ندارد که دیگر دزد بیاید توی محله و ماشینهای پلیس هم بزرگ نباشند. اگر دزد کم شود ماشینهای پلیس هم کوچک خواهند شد و مردم محله و پلیسها خوشحال. نقاشیِ بعدیاش هم راجع به مردی است که پولِ کرایه تاکسی ندارد اما در تصویرِ کناریاش خوشحال است چرا که پولش به خرید مایحتاجِ روزانهاش میرسد.
بچههای دفتر اوقافیها به عباس زارع که هفتهی گذشته همراه با تعدادی دیگر از مسئولان کرج مهمانشان بودند، نقاشیِ حمیدرضا را هدیه دادند؛ هدیهای که عضو شورای شهر کرج بسیار دوستش داشت.
زندگی در این محله جاری است
واردِ خیابان چهرهپرداز که میشوی زندگی جریان دارد، هرچند به دلیل شیوعِ دوبارهی کرونا مغازهها یک در میان باز است. بعدش به خیابان دستغیب وارد میشوی و کمی جلوتر از هنرستان، نبشِ کوچهی مردها که البته توی نقشههای اسنپ و تپسی، سلمان است اسمش، یک ساختمان هست با دیوار زردرنگ که چند تا گُلدانِ دیواریِ سبزرنگ بر آن خودنمایی میکند. جلوی در هم کلی نخالههای ساختمانی ریخته و بلوکهای سیمانی.
انتظار نداشته باشید واردِ یک ساختمانِ شیکِ مسکونی یا اداری شوید. اما مثلِ سایر کوچهها و خانههای محله سرشار از زندگی است. کاغذدیواریها رنگ و رو رفته است و یک قسمت از دیوار سوراخی دارد که کمی نور از آن میآید داخل؛ ساختمان بغلی را کوبیدهاند و دارند میسازند و دیواری وجود ندارد دیگر. کارگرانی که مشغول هستند خیلی با مرام و معرفتند. سازمان مدیریت پسماند شهرداری کرج سطلهای عظیم تفکیک زباله را فرستاده اینجا تا به بهانهی روز “نه به پلاستیک”، به دفاتر اهدا کند و کارگران بدونِ اینکه از آنها بخواهیم سریع شروع میکنند به کمک کردن و یکی یکی میآورندشان داخل. به این فکر میکنم که واقعا رنگِ محله انگار سبز است…
مسئولان یکی یکی میرسند. میز و صندلیهای اتاق اصلی را یکی از خیران کرجی اهدا کرده. صدای سبزیفروش میآید. صدای وانتبارِ خرید ضایعات میآید که توی بلندگویش چند دقیقه یکبار یک جمله را تکرار میکند. در هم باز است چون دفتر واقعا گرم است. صدای حرف زدنِ مردم میآید و بازی کردنِ بچهها توی کوچه.
شاید فضا تنگ و کوچک باشد، شاید تهویه کاملا مناسب نباشد، شاید سر و صدای همین وانتیها و ساختوساز ساختمان مجاور نگذارد صدا راحت به صدا برسد، اما در این دفتر صمیمیت موج میزند. یک عالمه عکس، پوستر و کاغذهای رنگی به دیوار است که پُر است از نقاط قوت و ضعف محله. یک عالمه گلدان و یک عالمه شیشههای نوشابه یا آبمیوه با قلمههایی از گلهای دفتر روی میزهاست؛ هدایای کوچکی که به اهالی بعد از هر مراجعه اهدا میشود. و آن کتابخانه که پُر است از کتبِ اهدایی برای پشتِ کنکوریهای محله.
همین صمیمیت است که باعث میشود عباس زارع بگوید حضورمان در محله خیلی خوب است؛ شاید این دفتر ایدهآل نباشد اما دستاوردهای آن درونِ خودِ محله خیلی بیشتر و بهتر از جاهای دیگر است؛ مطلوبتر از جلساتی که در اتاقهای همایش ادارات و سازمانها برگزار میشود.
توانسنجی پیش از وعده دادن به مردم
بیشترِ مطالبی که کارشناسان اجتماعی، شهرسازی و معماری دفتر مطرح میکنند به جلب اعتماد مردمی باز میگردد. هدفی که دقیقا به راهاندازیِ چنین دفاتری رنگ میبخشد چرا که مدتهاست آستانهی تحملِ مردم پایین آمده و اعتماد به شهرداریها رنگ باخته است. موضوعی که عباس زارع هم راجع به آن چنین میگوید: «چندی پیش رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور در همایشی در کرج گفته بود که طبق نظرسنجی سال ۹۳، شهرداریها و شوراهای اسلامی شهرها، رتبهی ۱۸ و ۱۹ را بین ۲۰ دستگاه اجرایی از منظر سطح اعتماد مردمی دارند. شاید در حال حاضر این رتبهها یکی دو پله بالا پایین رفته باشد اما در اصل موضوع که عدم اعتماد مردم به مدیریت شهری است تفاوت خاصی ایجاد نمیکند. باید بپذیریم علیرغم همهی تلاشهای گسترده، هنوز نتوانستیم اعتماد مردم را جلب کنیم.»
به گفتهی زارع شهرداریها فقط زمانی میتوانند موفق عمل کنند که از یک نهادِ صرفا خدماتی گذر کرده و به یک نهاد اجتماعی بدل شوند؛ باید بدانیم مردم چه میخواهند تا خواستههای آنان را به طرح بدل کنیم و طرحها را به خوبی اجرا.
رئیس کمیسیون تلفیق شورای شهر کرج میگوید که فاصله گرفتن از مردم مساوی است با شکست طرحها. کرج را مثال میزند و بحثِ جذب سرمایهگذار بخش خصوصی که متاسفانه طی سالها موفقیتی در آن حاصل نشده است.
زارع از دغدغهمندیِ بچههای دفتر بسیار خرسند است و میگوید که راهکار همین است؛ تا مشکلات محلهای که در آن فعالیت میکنید، دغدغهی ذهنی و شخصیِ خودتان نباشد، مشکلات حل نخواهد شد.
اما مهمترین نکته در صحبتهای عضو شورای شهر کرج به نظرم این است که باید از وعدههای بیهوده پرهیز کرد. زارع میگوید: «قولها و وعدههای مسئولان باید بر اساس توانسنجی و ظرفیتها باشد. باید محدودیتها را بشناسیم و قولهای بیمنطق ندهیم. همین وعدههای توخالی سبب میشود مردم در آینده بیاعتماد شوند.»
عباس زارع در پایان صحبتهای خود پیشنهاد میکند جلسهای با حضور تمام سازمانها و نهادهای مرتبط تشکیل شود و تمام دفاتر مشکلات محلات خود را مطرح کنند تا در همان جلسه تصمیم گرفته شود که هر مسئول کدام بخش از کار را میتواند به عهده بگیرد. دلیل اصلی این پیشنهاد هم این است که ادارات و نهادهای مختلف شناخت کافی از دفاتر تسهیلگری و جنسِ کاری که در این دفاتر انجام میشود ندارند و چه بسا اگر بدانند در این محلات چه اقداماتی انجام میشود مشتاق به یاری کردنِ مدیران دفاتر شوند.
رسانه، صدای مردم محله است
بعد از جلسه هم رفتیم بازدید از محله؛ مسجدی که یک روحانیِ به قولِ بچههای دفتر خوشفکر دارد که همیشه با شوق و ذوق از او میگویند؛ کسی که حیاطِ مسجد را با مدیریت خودش میخواهد در اختیار کودکان محله قرار دهد که آنجا بازی کنند، از شاید عجیبترین پارکِ کرج و تنها پارکِ محلهی اوقافیها؛ پارکی که یک خیابانِ بسیار پُر تردد هم از وسطش میگذرد و به همین دلیل مادرها میترسند بچههایشان را بفرستند توی پارک برای بازی، و از یک مدرسه که مدیرش فضایی دارد که میخواهد به عنوان قرائتخانه در اختیارِ نوجوانان و جوانانِ محله قرار دهد. به نظر میرسد مردمِ محله خودشان میخواهند کیفیت زندگیِ اینجا ارتقا یابد.
زارع با حوصله حرفهای همه را شنید و راهکارهایی برای رفع مشکلات و معضلات ارائه داد. اما شاید شیرینترین بخشِ این جلسه برای منِ روزنامهنگار، احترامی است که او و سایر مسئولان حاضر در جلسه برای کارِ رسانهای و اطلاعرسانی قائل بودند. به گفتهی او هزار کار اگر انجام شود اما در رسانهها به آن پرداخته نشود، مردم متوجه اقدامات نمیشوند. راست میگوید؛ اگر مردم ندانند در محلهشان چه میگذرد چهطور میتوانند مطالبه کنند؛ چه طور میتوانند انتقاد کنند؟
راستی یادم رفت از عباس زارع بپرسم اوقافیها به نظرش چه رنگیست؟ به نظرتان با حمیدرضا موافق است؟
**
در این جلسه، علیرضا عاقلی؛ رئیس سازمان، بهزاد عراقی؛ معاون بهسازی و نوسازی، علی اکبر عدالتی؛ رئیس اداره نظارت بر امور دفاتر تسهیلگری سازمان عمران و بازآفرینی فضاهای شهری، علی خوشگرد و آرش نجفیان؛ مشاوران سازمان مدیریت پسماند شهرداری کرج، محمود کشاورز؛ معاون خدمات شهری شهرداری منطقه ۷، محسن غلامی؛ مسئول دفتر رئیس کمیسیون تلفیق شورای شهر کرج و مدیران دفاتر خدمات بهسازی و نوسازی توسعه محلاتِ مصباح، اخترآباد و حصارک حضور داشتند.
معصومه شیخها؛ مدیر، منیژه غزنویان و حامد جلیلوند؛ کارشناسان اجتماعی، زهره شریفی؛ کارشناس شهرسازی و مهدیه صفری، کارشناس معماریِ دفتر خدمات بهسازی و نوسازی توسعه محلهی اوقافیها نیز میزبانِ این جلسه بودند.