طلبکار نیستیم؛ مطالبه‌گریم!

0
141
اختصاصی هزار و یک شهر

نسترن کیوان‌پور – “به زودی در باتلاقی که خودمان خلقش کرده‌ایم، غرق می‌شویم.” این جمله را آقای ویلیامز خطاب به مری در داستان “شهرهای مُرده” می‌گوید. جمله‌ای که انگار هرچه زمان می‌گذرد، مفهومِ آن در واقعیت بیش‌تر جان می‌گیرد.

در میان هیاهوی زندگی مدرن، در قلب شهرهای دود گرفته و سیمانی، هنوز هم رگه‌هایی از طبیعت بکر و سرسبز باقی مانده است. باغات، این گنجینه‌های ارزشمند، نه تنها زیبایی بصری به شهرها می‌بخشند، بلکه همچون ریه‌های سبز، تنفس حیات را به کالبد شهرها تزریق می‌کنند.

کرج، شهری که زمانی به عنوان “باغشهر” ایران شناخته می‌شد، در حال حاضر به “جنگل بتنی” تبدیل شده است. گویی خاطرات سرسبز و طراوت‌بخش این شهر، در تار و پود دود و غبار و ساختمان‌های بلند گم شده‌اند و البته مسئولان استان البرز با هر انتقادی، به جای خرسندی از دغدغه‌مندی رسانه و مردم، جبهه می‌گیرند.

قصه از گلایه‌های شهروندان از ساخت‌وساز در باغِ محمدشهر(باغی که در حریم کرج واقع شده اما به همین نام معروف است)، آغاز شد که مدت‌هاست در حال تبدیل به مرکز رفاهی و تفریحی کارکنان شهرداری کرج است؛ هرچند مصوبه‌ی این اقدام در سامانه شفافیت شورای شهر تا زمان نگارش این مطلب(هفتم خرداد ماه ۱۴۰۳) در دسترس نیست.

البته با توجه به اخباری که در پایگاه رسمی مدیریت شهری کرج و به نقل از شهردار یا اعضای شورای شهر وجود دارد، انجام این اقدام بدون مصوبه ممکن نبوده است و در حال حاضر هم به گفته‌ی ساکنان محدوده ساخت‌وساز و تبدیل این باغ به مجموعه‌ی رفاهی در حال انجام است.

با این حال گلایه‌ی اصلی ما مربوط به روندی‌ست که شهرداری در رفتار با رسانه پیش گرفته است و کوچک‌ترین انتقادی را برنمی‌تابد و تهدید خبرنگاران را از زبانِ این و آن، راحت‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین راهكار می‌پندارد. به نظر می‌رسد شهرداری کرج متاسفانه درکی از تعامل با رسانه و نفس وظیفه‌ی این قشر به عنوان پل ارتباطی میان مردم و مسئولان ندارد؛ یعنی کلیشه‌ای‌ترین و بدیهی‌ترین وظیفه‌ی اصحاب رسانه.

تاکنون سه مطلب در تاریخ ۱۹ و ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ با موضوع باغ محمدشهر و طرح چند سوال از مدیریت شهری کرج و تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ در خصوص اهمیت بالای بوستان ملی ایران کوچک روزنامه پیام آشنا منتشر شد که گویا به مذاق برخی خوش نیامده است.

سوالاتی در قالب این مطالب بیان شد که شامل موارد زیر است:

  1. دقیقا چند سوئیت/ آلاچیق در باغ محمدشهر ساخته شده است؟
  2. چه تعداد ساختمان در حال ساخت در این باغ وجود دارد؟
  3. چند درخت در فرآیند ساخت قطع شده است؟
  4. اگر قطع درخت انجام شده، سرنوشت درختان چه شده است؟
  5. تکلیف تراکم درختان این باغ چه خواهد شد؟
  6. و آیا شهرداری کرج زمین دیگری در اختیار نداشته که به عنوان مرکز رفاهی کارکنان در نظر بگیرد؟(البته لازم به ذکر  است تبدیل باغ به مرکز رفاهی از دوره‌های پیشینِ شورای شهر مطرح بوده است.)

بحث اصلی اینجاست که همین لكه‌های سبز اگر زیر ذره‌بینِ مردم و رسانه نباشند، باغشهرِ سبز و قدیمی كرج به یك شهر بتُنی آلوده و خاكستری بدل خواهد شد و همین دغدغه‌هاست كه نشان می‌دهد چشمِ ناظرِ مردمی بر عملكرد شهرداری دوخته شده است تا صحت اقدامات عمرانی كرج و برخورداری طرح‌ها از پیوست‌های محیط زیستی راستی‌آزمایی شود.

آیین‌نامه اجرایی ماده یک قانون اصلاح لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها” مصوب ۱۳۸۸/۴/۲۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام (تنقیحی مورخ ۱۷/۶/۱۴۰۱ شورای عالی استان‌ها) به عنوان سطح اجرایی قانون اصلاح قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها(مصوب ۱۳۵۹) ملاک عمل است و در سال ۱۴۰۰(تنقیحی مورخ ۲۵/۰۱/۱۴۰۰) و ۱۴۰۱(تنقیحی مورخ ۱۷/۰۶/۱۴۰۱شورای عالی استان‎ها) اصلاح شده است.

در بند د ماده یک این قانون باغ چنین تعریف شده است: “به محلی اتلاق می‌شود که مطابق سند مالکیت رسمی، حداقل ۵۰۰ مترمربع مساحت داشته و سطح اشغال بنای مجاز آن (مطابق با پروانه و گواهی معتبر تا قبل از تصویب اصلاحیه قانون ـ ۲۰/۴/۱۳۸۸) کمتر از ۴۵ درصد بوده و علاوه بر آن حداقل یکی از مشخصات ذیل را داشته باشد:

  • جزء یکم: به طور متوسط در هر بیست و پنج (۲۵) مترمربع یک اصله درخت مثمر و یا غیرمثمر و یا ترکیبی از آن‌ها وجود داشته باشد. قطع و امحای درختان موجب عدم احتساب تعداد درختان کسر شده در آمار لحاظ شده در این بند نخواهد بود.
  • جزء دوم: دارا بودن سند مالکیت و یا سند مادر (مشروط بر آنکه سند مادر صادره بعد از تصویب لایحه قانونی سال ۱۳۵۹باشد) به عنوان باغ، باغچه، زمین مشجر و باغ عمارت
  • جزء سوم: دارا بودن سابقه رای دایر باغ، دایر باغچه، دایر مشجر از کمیسیون ماده دوازدهم (۱۲) قانون زمین شهری.
  • جزء چهارم: محل­هایی که در حریم شهر توسط وزارت جهاد کشاورزی باغ شناخته شده­اند و سپس در طرح­های توسعه شهری جدید به محدوده­های شهری الحاق گردیده­اند.
  • جزء پنجم: افزون بر جزءهای فوق الذکر، محل­هایی که از حیث دارا بودن ارزش­های زیست محیطی (از جمله وجود درختان کهنسال و ارزشمند، بوستان، زیرساخت آبی) مبتنی بر اقتضای بومی و محلی که توسط شوراهای اسلامی شهر، بر اساس ملاک­ها و معیارهایی که توسط همان شورا تعیین و تصویب می­گردد، باغ شناخته می­شوند.”

حال که موج جدید ساخت‌وساز در باغات از تهران کلید خورده است و سبب نارضایتی‌های فراوان از سوی متخصصان و شهروندان عادی شده است، و متاسفانه گویا این روند نامطلوبِ تخریب باغات به شهرهای دیگر در حال سرایت است، به عنوان خبرنگار که نه؛ به عنوان یک شهروند مسئول باید موضوع باغات شهری را جدی بگیریم و در این زمینه مطالبه‌گر باشیم که حتی اگر اتفاقات رخ‌داده در باغ محمدشهر نیز فکر شده و بدون تخریب محیط زیست باشد، هیچ مسئولی به فکر قطع کردن حتی یک درخت برای انجام ساخت‌وساز در باغات استان نیفتد.

در ماده ۱۰ قانون ذکر شده می‌خوانیم که “تهیه شناسنامه باغات مشمول این قانون بر عهده شهرداری گذاشته شده است.”

“در اجرای مواد ۱ و ۲ قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها و اصلاحیه‌های آن شهرداری موظف است شناسنامه باغات مشمول این قانون را به همراه مشخصات ذیل تهیه و پس از تصویب در شورای اسلامی شهر در نقشه‌های توسعه شهری به روزرسانی و منعکس کند:

  • الف) شماره پلاک ثبتی یا شماره نوسازی پلاک مشمول.
  • ب) مساحت ملک
  • ج) نشانی دقیق محل شامل شهر، منطقه، ناحیه، خیابان، کوچه، شماره، نام مالک یا ذینفع.
  • د) تعداد و مشخصات هر یک از درختان مشمول قانون به تفکیک نوع مثمر و غیرمثمر.
  • هـ) نام، مشخصات، سمت و امضای مأمور تنظیم‌کننده اطلاعات شناسنامه که به عنوان ضابط دادگستری شناخته می‌شود.

تبصره۱ـ شهرداری موظف است پس از شناسایی، باغ‌های واقع در محدوده و حریم شهر آنها را روی نقشه و سامانه‌های مربوطه (G I S)  مشخص و اعلام نماید. این باغ­ها به هیچ وجه، حتی در صورت قطع تمام درختان، بدون اخذ مجوزهای قانونی از عنوان باغ خارج نخواهند شد.

تبصره۲ـ شهرداری موظف است نسخه‌ای از نقشه‌های مکانی شناسنامه باغات را جهت انتشار عمومی و بهره‌برداری مالکین و دستگاه‌های دولتی و قضایی در سامانه‌های اطلاع‌رسانی خود بارگذاری و به روزرسانی نماید.

هم‌چنین بنا بر این تبصره، شهرداری‌ها موظفند سامانه‌های نظارت مردمی و گزارش‌گیری‌های مستقیم را ایجاد و هر یک از گزارش‌های مردمی واصله را تا حصول نتیجه پیگیری نمایند و گزارش ماهیانه آن را به شورای حفظ حقوق بیت المال ارائه نمایند. همچنین شهرداری موظف به ارائه گزارش‌های برخط و به روزرسانی شده مواد ۱۰ و ۱۱ این آیین نامه و وضعیت باغات و فضای سبز شهر را ضمن انتشار در سامانه‌های انتشار عمومی مردمی، به شورای حفظ حقوق بیت المال ارائه نماید”.

مطالبه ما نیز دقیقا همین است؛ “اطلاعات کامل و تاکید می‌کنیم؛ به‌روز، در اختیار افکار عمومی قرار گیرد.”

اگر اعضای شورای شهر و شهردارِ محترم! خود را نماینده مردم یا پاسخگو به مردم و رسانه نمی‌دانند، چگونه دادِ خدمت‌رسانی به مردم سر می‌دهند؟ گویا مسئولان البرز تنها به دنبال تعریف و تمجید هستند و بنای هرگونه انتقاد را حُبّ و بغضِ فردی می‌دانند و واکنش‌های احساسی و غیر عقلانی از خود نشان می‌دهند.

عنوان کتاب و نقل قولِ ابتدای این یادداشت هم تخیلی است اما اگر به همین منوال پیش رود و زبانِ مطالبه‌گران را بر هر درخواست و انتقادی بسته شود، نگارنده مطلب قولِ نگارش سلسله یادداشت‌هایی با همین عنوان را در آینده خواهد داد!

نکته: عکس هوایی مربوط به تاریخ ۵/۲۰۲۳(اردیبهشت سال ۱۴۰۲) از گوگل‌ارث است.