رامین جهانپور- توی اتاق مقابلِ انبوه کتابها، روزنامه ها و مجلات قدیمی و جدیدم نشسته ام. روزهای قرنطینه روزهای عجیبیاند. از اولین روز تعطیلات، خودم را سپردهام به آفتاب ملایم بهاری که ازپشت شیشهی پنجره، صورتم را نوازش می کند و غرق شدهام در دنیای کلمات و نوشتن و نوشتن.
همنشینی با واژهها آرامم میکند. خیلی وقت است که به معجزهی ادبیات در شرایط سخت و بحرانی ایمان پیدا کردهام. تا به اینجای زندگی همیشه در سختترین شرایط روحی و اجتماعیام فقط کلمات بودهاند که به من آرامش بخشیدهاند.
در این شرایط سخت، اخبار بد و شایعهپراکنیها در مورد کرونا از رسانههای شنیداری و دیداری بیشتر آزارم می دهد. از هر۱۰ خبر که می شنویم فقط یک خبر مثبت و راهکار دهنده است. بیشتر از خودم نگران آینده و اطرافیانم هستم. در این مدت قرنطینه، فقط زمانی این کابوس را فراموش کردهام که در حال نوشتن و خواندن بودهام.
کلمات مثل موجودات ماورایی مرا از اتاق و محل زندگیام بیرون می برند و به سرزمینی میرسانند که در آنجا هیچ خبری از کرونا نیست و نمی خواهد هم باشد. در آنجا زندگی روال عادی خودش را دارد و هیچ صحبتی از جنگ سرد ابرقدرتها و آبگوشت خفاش و فرودگاههای بدون کیت تشخیص کرونا نیست.
نویسنده و روزنامهنگار
Raminmahan1389@yahoo.com