ما بلد نیستیم!

0
371

علی خوشگرد؛ مشاور عالی سازمان مدیریت پسماند شهرداری کرج– همه‌چیز از گزارش‌های یک روزنامه‌نگار(خانم کیوان‌پور) در پایگاه خبری هزار و یک شهر شروع شد. وقتی که چند وقت یک‌بار درباره محله‌ای به نام اوقافی‌ها مطلب می‌نوشت.

واقعیت این است که ما در سازمان مدیریت پسماند به دنبال این هستیم که برای حل چالش‌های کرج در حوزه‌ زباله مثل شیرابه‌ها یا تفکیک از مبدا و مواردی از این دست، از خود شهروندان کمک بگیریم چون معتقدیم بدون مشارکت آن‌ها در کارها موفقیتی حاصل نمی‌شود .

در همه این سال‌ها تجربه‌ کرده‌ایم که هر وقت شهرداری خواسته کاری انجام دهد یا میزان موفقیتش کم بوده یا با هزینه بالا آن را به سرانجام رسانده که به نفعش نبوده است.

 خلاصه گزارش‌های پایگاه خبری هزار و یک شهر و کنجکاوی‌های ما باعث شد قراری تنظیم کنیم و سراغ دفتر تسهیل‌گری محله اوقافی‌ها برویم. وارد دفتر که شدیم با جوانان پر شور و شوقی روبه‌رو شدیم که دارای تحصیلات عالیه هستند و در عین جوان بودن تجربه بالایی در مسئولیت خود دارند.

با هم وارد گفت‌وگو شدیم و از کارکرد دفتر پرسیدیم و اینکه چگونه می‌توانیم همکاری کنیم. گفتند دفتر خدمات توسعه و بهسازی محله برای ارائه خدماتی در مناطق دارای بافت فرسوده برای بهبود کیفیت زندگی مردم ایجاد شده و اینکه در نهایت باید به سمت تجمیع و نوسازی واحدهای مسکونی که شرایط مناسبی از نظر استحکام ندارند پیش رفت.

ارتباط و صمیمیت خیلی زود شکل گرفت و در گفت‌وگوها دیدیم چه‌قدر دغدغه‌های مشترک میان ما وجود دارد. ما از دغدغه‌هایمان در سازمان مدیریت پسماند گفتیم و اینکه می‌خواهیم با مردم محلی ارتباط بیش‌تری بگیریم چون مشارکت مردمی را حلقه مفقوده سیاست‌گذاری‌های خود می‌دانیم. در ادامه دوستان اوقافی ها از تجربیات‌شان در طرح‌های دیگر گفتند و کارهایی که در زمینه ارتباط‌گیری با مردم در محلات مختلف انجام داده‌اند و به نظر ما چه ارزشمند و ماندگار بود.

در حین گفت‌وگوها متوجه شدیم دفاتر تسهیل‌گری دیگری هم وجود دارند و ما علاقمند شدیم با آن‌ها هم وارد صحبت‌های رودررو شویم؛ اخترآباد، حصارک بالا، اسلام آباد و مصباح محلاتی بود که چنین دفاتری داشتند و ارتباط‌گیری سریع انجام شد.

برایمان شوق آفرین بود! دیدن افراد علاقمند، دغدغه‌مند و متخصص که با اشتیاقی کم‌نظیر در محلات واقع در بافت‌های فرسوده کرج در حال فعالیت هستند.

 مدت کوتاهی از این ارتباط گذشت و هرچه پیش رفتیم متوجه شدیم این دفاتر چه‌قدر در فرایند برقراری گفت‌وگو، اقناع و جلب اعتماد مردم موفق عمل می‌کنند؛ دقیقا کارهایی که ما سالیان درازی است که در شهرداری به دنبال آن هستیم ولی متاسفانه باید اعتراف کنم بلد نیستیم! کارهایی مثل تشکیل گروه‌های محلی، گفت‌وگو با معتمدین، شناخت ظرفیت‌های محلی، شناسایی خرده‌فرهنگ های هر محله، شناسایی مشکلات محله با برگزاری کارگاه های مشارکتی و دیگر مواردی از این دست.

در گفت‌وگو با بچه‌های دفاتر تسهیل‌گری بنا شد با هم سیاست کاهش تولید پسماند و تفکیک زباله از مبدا را در محلات هدف پیش بگیریم. در عرض کمتر از یک ماه که پروژه را شروع کرده‌ایم شاهد موجی از علاقمندی در شهروندان برای مشارکت در طرح‌ها هستیم. در حالی که ما هر روز شعارهایی را در بوق و کرنا می‌کنیم و می‌گوییم باید فرهنگ مردم را بالا برد اما وقتی پای کار می‌رویم و مشارکت مردم را جلب می‌کنیم می‌بینیم که خود مردم چه‌قدر از ما جلوتر هستند و فقط ما باید امکانات زیرساختی را برایشان فراهم کنیم.

ما با کمک این دفاتر توانسته‌ایم جنب و جوشی هر چند کوچک در محلات کرج در جهت سیاست‌های سازمان مدیریت پسماند شهرداری کرج به وجود بیاوریم که به نظرم دستاورد بسیار مهمی است.  در واقع این دفاتر به پلی تبدیل شده‌اند جهت ارتباط بهتر ما با مردم و این بهترین اتفاقی است که می‌تواند رخ دهد.

البته من یک تجربه‌ موفق هم در این زمینه داشته‌ام. سال پیش که در فردیس و در سمت معاونت خدمات شهری فعالیت می‌کردم برای رفع مشکل سگ‌های بلاصاحب تصمیم به احداث پناهگاهی استاندارد برای آنان گرفتم. در این مسیر با فعالان و حامیان حقوق حیوانات آشنا شدم و با آن‌ها ارتباط گرفتم و آن‌ها را در جریان جزء به جزء راه اندازی پناهگاه سگ‌های بلاصاحب قرار دادم. از نظراتشان در احداث و نگهداری آن مرکز استفاده کردم و نتیجه‌اش این شد که ذهنیت شهروندان در مورد اینکه شهرداری فردیس هم دنبال کشتار سگ‌ها است به کلی از بین رفت و ما توانستیم اعتماد آنها را جلب کنیم. خب چه هدفی بالاتر از جلب اعتماد مردم است؟

منظورم از گفتار بالا این بود که بگویم در تجربه ۲۲ ساله خدمت در شهرداری به این نتیجه رسیده‌ام که هر وقت با مردم همراه شده‌ایم، موفق عمل کرده‌ایم اما هر وقت گفته‌ایم شما تماشا کنید و ما چون همه‌فن حریف هستیم خودمان انجام می‌دهیم، شکست طرح‌ها با هزینه‌های کلان را شاهد بوده‌ایم. متاسفانه آن‌قدر این روش را تکرار کرده‌ایم که انگار دیگر نحوه ارتباط‌گیری با مردم هم یادمان رفته است.

اما دفاتر تسهیل‌گری یک بار دیگر به ما یادآوری کردند که اگر بتوانیم مشارکت مردم را در کارها جلب و به آن‌ها اطمینان کنیم روابطی شکل می‌گیرد که در نهایت به اصطلاح امروزی ها بازی برد-برد است .در واقع همکاری با دفاتر خدمات توسعه و بهسازی محلی پیاده کردن همان الگوی آرمانی ارتباط متقابل دولت، جامعه مدنی و مردم است که در سیاست‌گذاری‌های ما در مدیریت شهری همیشه مغفول بوده است .

از طریق این دفاتر به عنوان بخشی از جامعه مدنی می‌توانیم انتظاراتمان را به شهروندان منتقل کنیم و متقابلا متوجه شویم که انتظارات آن‌ها از شهرداری چیست. تنها از این راه است که می‌توانیم کار مشارکتی را به بهترین نحو انجام دهیم؛ مشارکتی که در نهایت موجب رضایت شهروندان و افزایش سرمایه اجتماعی شهرداری خواهد شد.

امیدوارم مدیریت شهری کرج از فرصت ایجاد شده تاسیس این دفاتر نهایت استفاده را برده و با ایجاد دفاتر بیشتر در سطح شهر سیاست‌های شهرداری را با کمک خود مردم پیش ببرد.