نسترن کیوانپور– چهارشنبه؛ هفتم اسفندماه بود که رئیس جمهور محترم در جلسه هیأت دولت فرموده بودند که “کرونا نباید به سلاح دشمن ما برای به تعطیلی کشاندن کار و تولید در کشور تبدیل شود.” ایشان، سپس یک نهِ بزرگ به بزرگنمایی و کوچکنماییِ کرونا گفتند و به این نکته اشاره کردند که ویروسِ ترس، اضطراب، تردید و بیاعتمادی در میان مردم بدتر از کروناست!
از آخرِ حرفهای ایشان شروع میکنیم؛ بیاعتمادی در میان مردم. امروز ۱۹ اسفندماه ۹۸ است و نگارنده مثل روزهای گذشته به چند داروخانه جهت تهیهی ماسک مراجعه کرده است و با یک سری افرادِ بیاعصاب مواجه شده که با صدای تحکمآمیز تقریبا فریاد زدهاند که ماسک نداریم! و انگشت اشارهشان را هم به سمت تکه کاغذی گرفتهاند که پشتِ شیشه چسبانده شده و نهتنها ماسک که ژل ضدعفونی و الکل هم در نداشتههای داروخانه فهرست شده است!
اخبارِ صدا و سیما را که دنبال میکنی اما انگار از یک کشورِ دیگر صحبت میشود؛ همه شاد و سرخوش در حالِ انجام کارهای روزمره هستند؛ آن وسطها دو سه تا گزارش از کشف انبارهای کالاهای احتکار شده مثل الکل و ماسک نمایش داده میشود و بعد هم از زبان یک مسئول این وعده مطرح میشود که این اقلام در اختیارِ داروخانهها و مراکز بهداشت قرار گرفته! خُب هر کدام از ما قاعدتا در حلقهی دوست و فامیل افرادی را داریم که روزانه برای خریدن این اقلام بهداشتی به داروخانهها سر زده باشند. این اقلام کجاست؟ در اختیارِ کدام داروخانه است که ما نمیدانیم؟
بعد دوباره گزارشگرِ بسیار خندان و خوشرو که نمادِ همان کوچکنماییِ کرونا است به میان مردم رفته و در فاصلهی چند سانتیمتری از مغازهدار میپرسد که چرا از ماسک استفاده نمیکند و همانطور قهقهه میزند که دلیل شادمانیِ بیش از حدش برای ما مشخص نیست! گزارشگر همانطور شادان و خندان به نانوایی میرود، به بقالی میرود، به سوپرمارکتها میرود و با حفظ همان فاصلهی اندک میپرسد که چرا ماسک نمیزنید. برخی مانند گزارشکر میخندند و میگویند قضیه را خیلی جدی نمیگیریم. بعضیها هم با عصبانیت به دوربین خیره میشوند و میگویند ماسک نداریم چه کنیم؟
اما گزارشگرِ قصهی ما با شوخطبعیِ بیپایانش رو به دوربین میگوید رعایت کنید مردم! ما مردم هم حتما باید بگوییم چشم!
تناقضها اما اینجا تمام نمیشود. بیاعتمادی پیامدِ نوعِ رفتار است؛ پیامدِ نحوهی برخورد با موضوعات و مسائلِ مختلف است. بیاعتمادی مردم به دولت از این ناشی میشود که زمانِ کوچکنمایی، بزرگنمایی شود و بالعکس!
وقتی گزارشگر مدام میگوید در خانه بمانید، دستهایتان را بشویید، جز برای کارهای ضروری از خانه خارج نشوید و ادارات تعطیل نمیشود و عوضش ساعتِ کاری کاهش مییابد به حدی که مردم برای انجام کارهای آخرِ سال، در بازهی زمانیِ سه ساعته به ادارات و بانکها هجوم میآورند، بیاعتمادیِ مردم حاصل میشود.
بله آقای روحانی به گفتهی شما بیاعتمادی در میان مردم از کرونا خطرناکتر است؛ دقیقا همان بیاعتمادی که مسببِ آن، برخی کارشناسان دولتِ شما هستند. هزاران کارمند در شهرهای مختلف بیاعتماد شدهاند؛ میدانند که باید در خانه بمانند اما نمیتوانند! این تناقض به نظرتان به دلیل تصمیمهای نادرست نیست؟
شما گفتهاید که کرونا نباید به سلاحِ دشمن برای به تعطیلی کشاندنِ کارخانهها و ادارات تبدیل شود! بحث دشمن و دغدغههای شما را میگذاریم کنار اما آیا جانِ آدمی نباید مهمتر از هرچیزی باشد؟! کارکنان ادارات و مراجعهکنندگان بیشتر از سایران در معرض انتقال این ویروس قرار دارند، آنوقت کارشناسانِ شما به مسئولانتان توصیه میکنند که ساعتِ کار ادارات را کاهش دهند! آیا ویروسِ کرونا بعد از ساعت ۱۲ برای مبتلا کردنِ مردم تشریف میآورد؟
چرا تصمیمات، اینقدر غیر کارشناسی و غیر علمی است؟! کارشناسان دولت شما بر اساس چه تمهیدات علمی و پزشکی به این نتیجه رسیدهاند که کاهش ساعاتِ فعالیت ادارات میتواند شیوع بیماری را کاهش دهد؟ با این کار، تراکم جمعیت را در آن بازهی زمانی به شدت افزایش دادهاند و در پیِ آن امکانِ انتقال بیماری!
بله بیاعتمادی بدتر از کروناست و اکنون همین بیاعتمادی گریبانگیر مردم است؛ بیاعتمادی به گزارشهای خندان و شادان صدا و سیما که مصداقِ همان کوچکنمایی است که فرمودهاید و آنجا رنگ میبازد که در کنارش فیلمهایی از استانها و شهرهای مختلف در فضای مجازی منتشر میشود که نمایندگانشان، مردمشان، مسئولانشان عاجزانه میخواهند کسی برای مسافرت به شهرشان نیاید!
بیاعتمادی آنجا ناشی میشود که استانداران شما و مسئولان دولت شما شرایط را عادی جلوه میدهند و مسئولان پزشکی کشور چیزِ دیگری میگویند.
بیاعتمادی آنجا ناشی میشود که استاندار البرز تعطیلیِ ادارات را لغو میکند و سپس دانشگاه علوم پزشکی، وضعیت البرز را قرمز اعلام میکند!
بله آقای روحانی، بیاعتمادی بسیار بسیار از ویروسِ کرونا بدتر است؛ مخصوصا بیاعتمادیِ مردم به دولت.