تکه‌ای کوچک از بهشت در قلبِ کرج

0
59

نسترن کیوان‌پور– شاید تا به حال بارها گذرتان به بلوار سرداران غربی، حد فاصلِ میدان امام خمینی تا محدوده‌ی کرج نو افتاده باشد؛ پیاده‌روهای اطراف، عموما محلِ ورزش صبحگاهی مردم است و کنارِ درختان پیاده‌رو، زمین‌های بایر و بلااستفاده‌ای وجود دارد که پُر از زباله‌هایي‌ست که مردم روی زمین انداخته و به حالِ خود رها کرده‌اند. اما اگر کمی حوصله کنید و در این زمین‌های بایر پیش بروید، به دو تکه باغچه‌ کوچک پُر از انواع و اقسامِ میوه‌ها برمی‌خورید. انگار تکه‌ای کوچک از بهشت را وسطِ اراضی بایر و پر از زباله، یافته باشید.

چند نفر از شهروندان كرجي كه هر روز در اين مسير پیاده‌روی می‌کنند، یکی از کارگران فضای سبز شهرداری را به من معرفی می‌کنند. به نظرشان خلاقیت و نوآوری او بسیار جالبِ توجه است و از رفتار گرم و صمیمانه‌ی او که میوه‌هایش را رایگان و با لبخند در اختیارِ مردم می‌گذارد، قدردانی می‌کنند.

سجاد قربانی، ۵۴ سال سن دارد و از کارگران فضای سبز منطقه پنج شهرداری کرج است. این بهشتِ کوچک را او درست کرده است. اهلِ زنجان است و سال‌هاست که در کرج زندگی می‌کند.

بازنشسته است و ۳۰ سال سابقه کار دارد. می‌گوید: «من بچه کشاورز هستم. در روستای خودمان در زنجان، گندم‌کاری می‌کردیم و کارِ باغبانی و کشاورزی را از آن‌جا آموخته‌ام. در زنجان به علتِ بحرانِ کمبود آب، دیگر نمی‌توان به خوبی کشاورزی کرد و الان فقط گندم می‌کاریم».

قربانی به کارِ کشاورزی بسیار علاقمند است. باغچه‌های کوچکِ او پُر است از هندوانه، فلفل دلمه‌ای، بادمجان، کدو، گوجه‌فرنگی و خربزه‌هایی که حاصلِ هسته‌هایی هستند که مردم روی زمین انداخته‌اند و او همین‌ها را کاشته است.

در طولِ روز، ماشین‌هایی برای پُر کردن تانکرِ آب به این محل مراجعه می‌کنند و هنگامِ پُر شدنِ تانکر، بخشی از آب هدر می‌رود و روی زمین جاری می‌شود. اينجاست كه آقاي قرباني واردِ عمل مي‌شود. مي‌گويد: «من به این فکر افتادم که از آبی که حیف و میل می‌شود، برای کاشتِ میوه  استفاده کنم تا مردمی که از این‌جا عبور می‌کنند، بتوانند از این میوه‌ها استفاده کنند».

قربانی هیچ نفعِ مالی از اين كار نمي‌بَرد. این میوه‌ها را به طورِ رایگان در اختیار مردم می‌گذارد. او می‌گوید: «من از شغلِ خودم راضی هستم و چرخِ زندگی‌ام به یاری خداوند می‌چرخد. زمین‌های این بخش از شهر هم، به حالِ خود رها شده‌‌اند و هیچ‌کس به آن‌ها رسیدگی نمی‌کند. من از پنج صبح تا هفت عصر مشغولِ کار هستم و تصمیم گرفتم زمانِ فراغتم از کار را به کاشتِ میوه و سبزی اختصاص بدهم. کار کردن را دوست دارم و کشاورزی و باغبانی را بسیار بیش‌تر».

او دلیلِ دیگری نیز برای کاشتِ میوه و سبزی دارد؛ ترغیب مردم به زباله نریختن در فضاهای شهر. قربانی می‌گوید: «بارها شده با مردمی که کنارِ خیابان و در این زمین‌های بایر، زباله می‌اندازند، بحث کرده‌ام اما نتیجه‌ای در پی نداشته است. تصمیم گرفتم با ایجاد این باغچه‌های کوچک، موجبِ ترکِ این عادتِ ناپسند شوم».

او بهترین راه را برای فرهنگسازی انتخاب کرده؛ گواهی بر این ادعا، تعداد بالای شهروندانی‌ست که هر روز از این مسیر عبور می‌کنند، به او درود می‌فرستند و از محصولاتش استفاده مي‌كنند.. كاري كه او انجام داده به گفته يكي از اهالي منطقه، از نصبِ هزاران تابلو و تیزر تبلیغاتی موثرتر و كارآمدتر است.