هزار و یک شهر به نقل از شیرین طنز، مرتضی رویتوند در کتاب زرافه بودن یا زرافه نبودن؟ مجموعهای از یادداشتهای طنزش را گردآوری کرده است. او که به کار روزنامهنگاری مشغول است این یادداشتها را پیش از این در مطبوعات و نشریات مختلف منتشر کرده بود.
یادداشتهای این کتاب عموما کوتاه هستند و نگاهی به مسائل اجتماعی دارند که هر روزه با آنها درگیریم. او با نگاهی طنزآمیز و البته انتقادی به مسائل روز جامعه پرداخته است. مسائلی که در صدر تیتر اخبار جای دارند. این نوشتهها با روایتی داستان گونه آمیخته شدهاند و همین موضوع خواندنشان را جذابتر کرده است.
کتاب زرافه بودن یا زرافه نبودن؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران یادداشتهای طنز هستید و به طنز اجتماعی علاقه دارید، کتاب زرافه بودن یا زرافه نبودن؟ را به شما پیشنهاد میکنیم.
درباره مرتضی رویتوند
مرتضی رویتوند، نویسنده و روزنامه نگار اهل قزوین در سال ۱۳۶۲ متولد شد. او تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد و در حال حاضر داستان کوتاه، داستانک، یادداشت اجتماعی و طنز مینویسد.
مرتضی رویتوند موفق شد تا در دومین جشنواره ملی رسانهای معلولان رتبه نخست بخش طنز مکتوب را از آن خود کند. همچنین در جشنوارههای دیگری از جمله جشنواره سراسری مطبوعات و جشنواره طنز عبید شرکت کرده بود و مقام برگزیده را به دست آورده بود.
از میان آثار او میتوان به کتابهای «بیحوصلگی» و «صندلی ۷۵۵» اشاره کرد.
بخشی از کتاب زرافه بودن یا زرافه نبودن؟
سلام! بله، من یک فیش هستم. البته اشتباه نکنید، ماهی نیستم که در آن صورت میگفتم: «آی اَم اِ فیش». من یک فیش کاغذی هستم. در واقع یک فیش حقوق. البته نه از این فیشهای بهدردنخور. یک فیش باکلاس هستم. برای یکی از مدیران. راستش من متفاوت با بقیه هستم. شاید ظاهرم شبیه دیگران باشد اما من یک فیش متفاوت هستم. از من به شما نصیحت، هیچوقت از ظاهر قضاوت نکنید.
درست است ظاهرم چون فیشهای دیگر است اما من باطنی چند وجهی دارم. هم بهترم و هم باارزشتر! شاید تفاوت من با فیشهای شما معمولیها، چند ده صفر باشد اما خودتان میدانید که تفاوت از زمین تا آسمان است. تفاوت نه در ظاهر بلکه در نگاه ماست! خودم هم نمیدانم چه میگویم. تازگیها جملههای فلسفی زیاد میگویم. شما هم اگر این همه صفر داشتید حتما فیلسوف میشدید.
تازه میخواهم خواننده شوم. دارندگی برازندگی. میخواهم بگویم روی من یک پوششی بکشند تا بتوانم بروم جکوزی. تازگیها حس میکنم فهم من از سطح جامعه بالاتر است. فکر میکنم نخبه باشم. این صفرهای زیاد به آدم اعتماد به نفس میدهد.
از تمسخر شما معمولیها میترسم وگرنه یک لامبورگینی برای خودم میخریدم. احتمالا رانندگی یک فیش حقوقی برای شما عجیب باشد. اما به نظر من اصلا عجیب نیست. کلا دنیا دو بخش دارد؛ آنهایی که صفرهای زیادی دارند که خاص هستند و آنهایی که صفر کم دارند؛ که شما معمولیها از همین دسته هستید!
در این زمانه ماهی ۳۰۰ میلیون تومان پول است؟!
تازگیها شنیدهام خیلی پشت سر ما حرف است؛ این اصلا ناراحتم نمیکند، دیگر عادت کردهام. بیایید کمی منصف باشیم. به کسی چه که فلان مدیر چهقدر حقوق میگیرد؟! خب میتوانید شما هم بگیرید. در این زمانه ماهی ۳۰۰ میلیون تومان پول است؟! شما هیچ میدانید یک سفر خارجی آن هم در یک هتل معمولی چهقدر هزینه دارد؟! شما توقع ندارید که فلان مدیر فرزند دلبندش را همینجا بفرستد دانشگاه؟! اینقدر به زندگی دیگران کار نداشته باشید. خب مدیر است، مدبر است، خوب حقوق میگیرد. الان من فیش حقوقی چند ده میلیونی باید با یک فیش فکسنی چند رقمی یکی باشم؟! معلوم است که من خیلی بهتر هستم. من از همین تریبون از مسئولان میخواهم که داد ما را از بدگویان بگیرند. از قدیم گفتهاند هر که صفرش بیش، برفش بیشتر، پولش بیشتر، رفاهش بیشتر، ماشینش بیشتر، املاک و مستغلاتش بیشتر! نسخه چاپی کتاب فوق در ۱۱۰ صفحه به قیمت ۴۴۰۰۰ تومان توسط نشر داستان منتشر شده است.