خانی نژاد-شهری شلوغ، ترافیکی سرسام آور از هر طرف که نگاه می کنید، شلوغی فریاد می زند. هیچ چهارراه و خیابان و گذرگاهی هم از این قاعده مستثنی نیست. صدای بوق خودروها، کلافگی راننده ها و عجله ای که تاکسی های درون شهری دارند.
در میان همه این همهمه ها تنها به یاد مدیران شهری می افتید و تک تک اسامی آنان را به یاد می آورید. این همان نقطه عطف فحش و ناسزاهاست. اما اگر جانب انصاف را رعایت کنیم تنها مدیران شهری باعث و بانی این بی نظمی نیستند.
مدیریت شهری یکی از شریان های حیاتی جامعه شهری است. تصمیمگیریهای مدیریت شهری بر توسعه و رشد پایدار یک شهر و نیز کیفیت زندگی ساکنان آن تأثیر زیادی دارد. بنابراین، نقش مدیران در این تصمیمگیریها بسیار حائز اهمیت است.
مدیران ناکارآمد میتوانند پیامدهای جدی بر تصمیمگیریهای مدیریت شهری داشته باشند. یکی از اصلیترین پیامدها، تأثیر منفی بر کیفیت خدمات شهری است. مدیران ناکارآمد ممکن است توانایی لازم را در برنامهریزی و تنظیم بودجههای منابع شهری نداشته باشند، که منجر به کاهش کیفیت و نقص در ارائه خدمات شهری از قبیل پاکیزگی، نگهداری، تعمیرات و نظم و نظارت در شهرها شده است.
پیامدهای دیگر میتواند شامل عدم اثربخشی در مقابله با مشکلات شهری مانند ترافیک، آلودگی هوا، ناامنی و بینظمی شهری، عدم توجه به نیازها و تقاضاهای شهروندان، و عدم پاسخگویی به مسائل اجتماعی و فرهنگی شهری است.
در نهایت، پروژهها و طرحهای مدیریت شهری با تصمیمگیری ناکارآمد ممکن است نتایج نامطلوبی در بهرهوری منابع، صرفهجویی در هزینهها و به خصوص اثربخشی و پایداری طرحها به دنبال داشته باشد.
برای جلوگیری از این پیامدها، لازم است تا مدیران شهری به دانش، تجربه و مهارتهای لازم برای تصمیمگیریهای موثر و اثربخش در حوزه مدیریت شهری دست یابند. آشنایی با اصول مدیریت، برنامهریزی منطقی و شناخت اجتماعی و فرهنگی جامعه در تصمیمگیریهای مدیریت شهری از اهمیت بالایی برخوردار است.
مدیریت شهری مسئولیتهای زیاد و حساسی دارد. مدیران ناکارآمد در مدیریت شهری، میتوانند آسیبها و مشکلات زیادی برای شهر و شهروندان ایجاد کنند. برخی از آثار منفی وجود مدیران ناکارآمد در مدیریت شهری عبارتند از:
شهر آلوده: مدیران ناکارآمد در مدیریت شهری معمولاً به دلیل ضعف در نظارت بر فرآیندها و محدودیت در بودجه، نمی توانند تلاش کنند تا شهر را پاکیزه نگه دارند. این نقص میتواند منجر به افزایش آلودگی هوای شهر، محیط شهر و دیگر مشکلاتی شود که به کم شدن جذابیت منطقه برای سرمایهگذاری منتهی می شود.
بحرانهای شهری: مهمترین وظیفه مدیران شهری مدیریت بحران است. مدیران ناکارآمد نمی توانند منابع شهری را به بهترین شکل مدیریت کنند. همچنین، آنها نمی توانند برای مواجهه با بحرانها و اجرای راهحلهای موثر، سریع و به موقع اقدام کنند. این موضوع شامل بحران های طبیعی مانند سیل، زمین لرزه، آتش سوزی، بیماریها و بحرانهای اقتصادی است.
ترافیک: مدیران ناکارآمد در مدیریت شهری نمی توانند برای مدیریت ترافیک واضح و جدی عمل کنند. ترافیک سنگین ممکن است از یک شهر جذاب برای کسب و کار و اجتماع به یک شهر خالی از حضور مردم پیاده و ایجاد فضاهای سلب بدل شود.
رشد غیر منطقی: مدیران ناکارآمد در مدیریت شهری نمیتوانند برای بهبود بخشیدن به استفاده کارآمد و حفظ معماری شهر و رشد و توسعه منطقی کمکی کنند. توسعه بی ضابطه شهر، بافت کالبدی ناخوشایند در شهر و دسترسی پراکنده و نامطلوب به خدمات، از پیامدهای این نوع مدیریت است.
در مجموع، مدیران ناکارآمد در مدیریت شهری میتوانند به مشکلات عمیق و جدی شهر دامن بزنند و بر کوچک ترین جنبه های زندگی مردم نیز تاثیر بگذارند. چنین مدیرانی مانند یک فرد ناشی از الزامات توسعه جامع بی اطلاع هستند.
نقش شهروندان در مدیریت کارآمد شهری
برای آگاهی از وجود مدیران ناکارآمد و فرهنگسازی عدم استفاده از آنان در نهادها و دستگاه های مختلف، نیاز است که مردم و ارکان جامعه با عملکرد آنها آشنا شوند. افزایش آگاهی شهروندان درباره تصمیمگیریها و عملکرد مدیران شهری میتواند فشاری در جهت بهبود عملکرد آنها ایجاد کند.
مدیران شهری باید به شفافیت و حسابرسی در عملکرد و تصمیمگیریهای خود توجه کنند. اطلاعرسانی به شهروندان و انتشار اطلاعات در مورد برنامهها، پروژهها و بودجههای شهری میتواند به ایجاد شفافیت کمک کند و باعث اعتماد مردم به مدیران شهری شود.
ایجاد فرصت برای شهروندان جهت مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به مدیریت شهری، میتواند بهبود عملکرد مدیران را در پی داشته باشد. شوراها و گروههای مشارکتی میتوانند بستری برای شهروندان فراهم کنند تا ایدهها، نظرات و نیازهای خود را با مدیران به اشتراک بگذارند.
مدیران شهری باید به دانش و مهارتهای مربوط به مدیریت شهری مسلط باشند. برنامههای آموزشی و توسعه حرفهای میتوانند به آنها کمک کنند تا مهارتهای لازم در زمینه مدیریت شهری را بهبود بخشند.
فرآیند حسابرسی بر عملکرد مدیران شهری باید مستمر و منظم باشد. تشکیل کمیتهها و سازمانهای مستقل برای ارزیابی عملکرد و انتقاد سازنده میتواند به کنترل و بهبود عملکرد مدیران شهری کمک کند.
انجام تحقیقات و مطالعات دقیق در زمینه مدیریت شهری و تأثیر تصمیمگیریها بر شهر و ساکنان آن، میتواند به شناخت بهتر مشکلات و بهبود قابلیتهای تصمیمگیریهای مدیریت شهری کمک کند.
با اتخاذ اقداماتی مانند آنچه ذکر شد، میتوان تصمیمگیریهای مدیریت شهری را بهبود بخشید. در نهایت، توجه به نیازها و خواستههای شهروندان و خلق فضایی برای مشارکت آنها در فرآیند تصمیمگیری میتواند به تحقق مدیریت شهری موفق و توسعه پایدار در شهرها کمک کند.
برای ممانعت از حضور مدیران ناکارآمد و بهبود فرآیندهای مدیریت شهری، شهروندان می توانند این اقدامات را انجام داده و فرآیند تصمیم گیری در مدیریت شهری را بهبود ببخشند و به توسعه پایدار در شهرها کمک کنند.
چه کسی مقصر است؟
عوامل بسیاری در خرابی های شهر و تصمیم گیری های ناقص مدیران نقش دارند که می توان به نفوذ سیاستمداران، خلا قوانین و مقررات، منابع مالی، شرکت ها و سازمان ها اشاره کرد.
یکی دیگر از بانیان ناکارآمدی عملکرد مدیران شهری وجود شرکت ها و سازمان های دولتی و خصوصی است که با اجرای نادرست طرح های و پروژه های شهری به وضعیت نابسامان شهر دامن می زنند.
برای بهبود مدیریت شهری و جلوگیری از مشکلات، نیازمند همکاری و تعامل بین مدیران شهری، سیاستمداران، قوانین و مقررات، شرکتها و سازمانها، و شهروندان هستیم. همچنین، ایجاد یک فرایند تصمیمگیری شهروندی جامع و مشارکتی میتواند به تصمیمگیریهای بهتر و بهبود عملکرد مدیریت شهری کمک کند.
جزییات بیشتر در مقالهای به نام “The Impact of Ineffective Managers on Urban Management Decision Making” در مجله International Journal of Applied Engineering Research قابل مشاهده است.