روایتهایی از نخبگان ایران
مرد تنی خسته و قلبی بیمار داشت. طبیب او را از کار زیاد بر حذر داشته بود. اما مگر روح حقیقتجوی او به تن آسایی و استراحت رضا میداد؟ حاشا و کلا! که تغییری در سبک زندگیاش حاصل شده باشد.
ساعت سه و نیم بامداد از خواب بر میخاست، قهوهاش را گرم میکرد و فنجانی مینوشید، سپس تا حدود ساعت شش صبح در همان کتاب خانه منزل به تحقیق و مطالعه میپرداخت.
آنگاه دوش آب گرمی میگرفت و صبحانهای را که همسر یا دخترش برایش میآوردند صرف میکرد و قبل از هر استاد، دانشجو و یا کارمندی در محل کار حاضر میشد.
اما ای دریغ! آن روز صبح وقتی صبحانهاش را طبق معمول و در ساعت موعود به اطاقش بردند، با کالبد سرد و بیروح پدر مواجه شدند. آری مرد در حالی که قلم در دست داشت و آخرین صفحه کتاب قطور مقدمهای بر تئوری اعداد را تصحیح میکرد، جان به جان آفرین تسلیم کرده و به سرای باقی شتافته بود!
او غلامحسین مُصاحب ریاضیدان و لغت شناس بزرگ ایرانی بود.
دکتر غلامحسین مُصاحب(متولد سال ۱۲۸۹ تهران-درگذشتهی ۲۱ مهر ۱۳۵۸) ریاضیدان و دانشنامهنویس ایرانی بود. به سبب کوششهای او در راه ترویج ریاضیات جدید در ایران، او را «پدر ریاضیات جدید» در ایران میدانند.
تلخیص توسط محسن شاهرضایی