نسترن کیوانپور– جای پرندهها خیلی خالی بود؛ عقاب هم دیده بودم توی حلقهدره! باورتان میشود؟ اول فکر کردم اشتباه دیدم اما نه درست بود. به شوخی به رئیس سازمان گفتم اینجا باید یکی از قطبهای گردشگری البرز باشد!
اگر بوی شدیدِ زباله اینقدر آزارت نمیداد و چشمانت را به روی آن حجمِ بالا از زباله میبستی گمان میکردی کنارِ دریا هستی؛ واقعا صدای مرغانِ دریایی به گوش میرسید…
آخرین باری که از حلقهدره به همراه مسئولان استان البرز بازدید کردم، آذرماه ۹۸ بود. با ماسکهای فیلتردار هم اینقدر بو شدید بود که نمیشد نفس کشید. بدترین وضعیت البته مربوط به کارخانهی کمپوست بود که زباله از روی نقالههای دستگاههای تفکیک آویزان بود و منظرهی بهغایت نازیبا، دلِ آدم را به هم میزد.
شنبه؛ ۲۴ خرداد ۹۹ و اینبار به بهانهی هفتهی محیط زیست همراه با همکارم باز به حلقهدره رفتیم. کارخانهی کمپوست خوشبختانه تخلیه شده و خبری از آن همه زباله و شیرابهی بد منظره، زشت و بینهایت بدبو نبود. از ترسمان دو تا ماسک بُرده بودیم اما شدتِ بو بسیار کم شده بود.
احمد خیری؛ رئیس سازمان مدیریت پسماند شهرداری کرج میگوید که کارخانهی کمپوست تعیین تکلیف شده و عاملِ اجرایی هم انتخاب شده. قرار است این کارخانه با ظرفیت ۸۰۰ تُن در روز به بازیافت زباله بپردازد؛ با سرمایهگذاریِ ۲۰ میلیارد تومانی که ۱۰ میلیاردش را بخش خصوصی برای احداث یک خط جدید و بازسازی دو خطِ قدیمی بازیافت تقبل میکند و ۱۰ میلیارد دیگرش را هم شهرداری کرج برای ایجاد میلهای هوادهی در دو فاز. فاز اول، زمینی سه هکتاری است و آماده. فاز دوم هم پنج هکتار است و در حالِ طی تشریفات قانونی برای شناسایی پیمانکار.
اما بوی کمتر مهمترین ویژگیِ حلقهدره در این بازدید است. خیری دلیلِ بوی بد حلقهدره را سه مورد اعلام کرده بود؛ پسماندهای فسادپذیر کارخانهی کمپوست، زبالههای روباز که البته عکسهایش را با دستهدستههای پرندگان بر فرازِ آنها حتما بارها دیدهاید، و سومین مورد هم شیرابهها.
موردِ اول جمعآوری شده و به گفتهی خیری زبالههای روباز هم پوشش صد در صدی شده و برای شیرابهها هم برنامههایی در دستور کار است. او میگوید: فاز نخست سیستم بازچرخانی فنی مهندسی با قرارداد سه میلیارد تومانی در حال انجام است؛ مخازن خریداری شده، چاهها در حال نصب است تا به صورت قطرهچکانی شیرابهها به زبالههای قدیمی تزریق شود. این کار دو خاصیت دارد؛ اول اینکه به تجزیهی زباله، استحصال و تولید گاز متان کمک میکند و دوم اینکه پنج سال طول میکشد که این شیرابه به نقطهی بازگردانی برسد. کمیسیون و جلسات کمیتهی فنی احداث تصفیهخانهی شیرابهی کرج هم با پایهی مناقصهی ۲۲ میلیارد تومانی برگزار شده و امیدواریم که به زودی تصمیمگیری نهایی انجام شود.
با این توضیحات، رئیس سازمان مدیریت پسماند موضوع را به بوی نامطبوع برمیگرداند و میگوید: باور کنید بوی نامطبوعی که ساکنان مسکن مهر ابریشم و ماهدشت و اهالی کیانمهر کرج را آزار میدهد فقط مربوط به حلقهدره نبوده و نیست. ما سعی کردهایم سهمِ خودمان را از انتشارِ بو تا حد قابلِ ملاحظهای کاهش دهیم. اما پسابهای نهر سیاهجوی، مرکز تصفیهی فاضلاب کرج، فعالیت گاوداریها، کارخانههای تولید پودر ماهی و غیره چه کردهاند؟ چرا کسی به این مراکز تولید بوی نامطبوع توجه نمیکند؟
به هرحال شاید جای پرندهها خالی باشد و دیگر نتوانیم عکسهای هنری در بازدیدها بگیریم اما حداقل کم شدنِ بوی نامطبوع، اتفاقی خوشایند است مخصوصا برای اهالی کیانمهر و مسکن مهر ماهدشت. البته باید سایر منابع تولید کننده بوی نامطبوعِ آن منطقه هم دست به کار شوند.
شعار ندهیم؛ عمل کنیم
اینجا به گفتهی کارگران، آب نیست و برق هم مدام قطع میشود. تلفنها هم که آنتن ندارد. اما زبالهی کل استان همینجا مدیریت و پردازش میشود! روزانه ۸۰۰ تُن زباله از کل کرج به اینجا منتقل میشود و کارگرها مستقیما با زباله؛ میکروب، ویروس و باکتری در ارتباط هستند. این در حالی است که سختیِ کار هم به کارگرانِ حلقهدره تعلق نمیگیرد.
فرید ملکان؛ رئیس مرکز پردازش و دفع و مدیر مرکز دفن حلقهدره به این موضوع تاکید میکند که در دورهی کرونا آن هم در حالی که به دلیل قرنطینهی خانگی، زبالهها بهخصوص زبالههای عفونی چند برابر شد، تنها جایی که شبانهروز در حال فعالیت بود، حلقه دره بود. در حالی که مردم اگر بیمار مبتلا به کرونا هم در منزل داشتند، حتی زبالههایشان را جدا نکردند و به فکر کارگرانِ جمعآوری زباله نیافتادند که قرار است این زبالهها را جمعآوری و تفکیک کنند.
به گفتهی ملکان البته هیچکدام از کارگرانِ مرکز به کرونا مبتلا نشدهاند و ضدعفونیها به طور کامل و مستمر انجام میشود. اما واقعیت این است که کارگرانِ حلقهدره وضعیتشان با کارگرانِ سایر سازمانها متفاوت است و سختیِ بیشتری تحمل میکنند. اینها درد دلِ افرادی است که در آنجا هر روز مشغول به کار هستند؛ کاری که به گفتهی آنها هر کسی راضی به انجامش نمیشود.
ملکان میگوید: کارگرانِ حلقهدره وظیفهشان را در قبالِ بهداشت و پاکیزگی استان انجام میدهند اما آیا سایر نهادها و سازمانها و حتی مردم وظیفهای در قبالِ حلقهدره ندارند؟ نهادهای استان نباید ما را کمک کنند؟ شهرهای اقماری نباید با ماشینآلات استاندارد زباله را منتقل کنند تا تمامِ مسیر آلوده به شیرابه نشود؟ بقیهی شهرها نباید سهمِ خود را از جمعآوری و مدیریت پسماند بپردازند؟ چرا فقط شهرداری باید مسئولِ مدیریت و جمعآوریِ۱۵۰۰ تُن زباله از کل استان باشد آن هم با امکانات کم که بار مالیاش فقط به دوشِ شهرداری است؟ البته از تلاشِ شهردار کرج و مدیران فعلی تشکر میکنم که تغییرات عمدهای را در این مرکز ایجاد کردند اما برای رسیدن به نقطهی مطلوب نیازمند یاری تمام نهادها هستیم.
دردِ دلهای کارگران و کارمندانِ مرکز دفن حلقهدره بسیار است. با این حال تلاششان را انجام میدهند که زبالههای شبانهروزی مردم البرز به خصوص زبالههای عفونی که با شیوع کرونا بیشتر شده، مدیریت، دفن و پردازش شود.
کاش ما هم یاد بگیریم در مورد تفکیک زباله از مبدأ یا حتی تولیدِ کمترِ زباله، فقط شعار ندهیم بلکه عمل کنیم. به نظرم همه باید برای بازدید به این مرکز سر بزنند. شاید اگر از نزدیک ببینیم زبالههای روزانهمان وقتی روی هم جمع میشود چه کوهِ عظیمِ ناخوشایندی تولید میکند کمی به خودمان بیاییم.
عکسها: میلاد فیروزان