حذف سبدهای زباله و گلایههای ناتمامِ کرجیها
نسترن کیوانپور- به جرأت میتوانم بگویم روزی نیست که تصویری از شهروندان کرج دریافت نکنم که از منظرهی نازیبایی که با جمعآوری سبدهای زبالهی جلوی ساختمانهایشان پدید آمده، گلایه نداشته باشند.
اواسط آبانماهِ ۱۳۹۹ بود که معاونت خدمات شهری شهرداری کرج از طرح جمعآوری سبدهای زبالهی جلوی درِ ساختمانها خبر داد و تقریبا کمی بعد از اجرای این طرح، اعتراضات و ناراحتیهای شهروندان آغاز شد. این طرح فینفسه طرح خوبی است اما در شهر کرج بدون فراهم کردنِ زیرساختهای تفکیک زباله از مبدأ به نظر میرسد که جوابِ عکس داده.
علیاصغر همتی میگوید که با جمعآوری سبدهای زباله، پسماندهای خانگی به شیوهی شیراز، مشهد و اصفهان انجام خواهد شد و دیگر شاهد انباشت زباله در کوچهها و خیابانهای شهر نخواهیم بود. اما آیا در واقعیت نیز چنین است؟
در گفتوگو با شهروندان کرجی نکات مهمی مطرح شد؛ یک اینکه بسیاری از افراد از اجرای این طرح بیاطلاع بودند و ناگهان صبح که از منزل برای رفتن به محل کار خارج شدهاند با جمعآوری این سبدها روبهرو شدهاند. بسیاری دیگر هم از این موضوع گلایه دارند که شاید نتوانند رأس ساعت ۹ زبالهها را جلوی در بگذارند و آیا ماشینهای جمعآوری که قاعدتا چند کوچه و خیابانِ یک محله را پوشش میدهد میتوانند به سرعت تمامِ زبالهها را قبل از اینکه موش، گربه، سگ و حیوانات موذی کلِ آنها را در خیابان و کوچه پخش و پلا نکرده، جمع کنند؟
موضوع دیگر بحثِ جانماییِ سطلهای مکانیزه در برخی معابر است که بدونِ این کار، سبدهای زباله حذف شده است و بسیاری از کوچه و خیابانهای شهر ظاهر بسیار بدی پیدا کردهاند.
کشورهای دیگر سالهاست در حوزهی فرهنگسازیِ تفکیک از مبدأ فعالیت گسترده و مستمر دارند و همانطور که میدانید فرهنگسازی در کوتاهمدت میسر نخواهد شد؛ به ویژه فرهنگسازی و اطلاعرسانی آن هم پس از اجرای یک طرح به صورتِ گسترده.
وقتی اجرای یک طرح بدونِ فرهنگسازی و اطلاعرسانیِ گسترده، این حجم از مشکل و این میزان نارضایتی را در مردم پدید آورده بهتر نیست به جای اصرار و پافشاری بر اجرای این طرح، آن را آسیبشناسی کنیم؟
**
تصمیم گرفتم به بررسیِ تجربهی دیگر کشورها در خصوصِ مدیریت پسماند با تمرکز بر تفکیک از مبدأ بپردازم و از دوستان و آشنایانی که در کشورهای دیگر سکونت دارند در این خصوص پرسوجو کنم. تعدادی از پاسخهای ارسالی به هزار و یک شهر را در ادامه میتوانید بخوانید.
لازم به ذکر است که در هر کشور، قوانین مدیریت پسماند و تفکیک از مبدأ، شهر به شهر، و در شهرها، منطقه به منطقه قطعا متفاوت است و مطالبی که در ادامه میآید، تنها مربوط به محلِ زندگیِ فردِ مصاحبهشونده است که ممکن است حتی با واحد همسایگی یا محلهای دیگر نیز متفاوت باشد.
در این پاسخها، دو نکتهی مهم وجود دارد؛ همکاریِ شهرداری با مردم و بخش خصوصی برای یک هدفِ بلندمدت؛ کاهش تولید زباله، بازیافتِ زبالههای تولید شده و در نهایت حفاظت از محیطِ زیستی که خانه و مأمنِ اصلی همهی ماست. به عبارتی دیگر اگر هر شهروند، هر نهاد و هر بخش وظیفهاش را در این خصوص درست انجام دهد، مدیریت پسماند به مطلوبترین وضعِ ممکن مانند کشورهای پیشرفتهای چون آلمان، ولز و سنگاپور که در حوزهی مدیریت پسماند سرآمد هستند، محقق خواهد شد.
مجارستان
در مجارستان یک نفر در هر ساختمان مسئول سطلهای زباله است و سر ساعت سطلها بیرون گذاشته میشود که ماشین حمل زباله طبق برنامهی مشخص بیاید و زباله را جمعآوری کند. گاهی هم البته در بعضی مناطق و محلات دیده میشود که مسئول حمل زباله کلید یا چیپ الکترونیکی برای ورود به ساختمان دارد که سطلها را از توی راهروی ساختمان برمیدارد و تخلیه میکند و بعد سرِ جایش میگذارد. البته این در همه جا نیست و در کشورهای مختلف فرق دارد اما هیچ جا کسی مجبور نیست که رأس یک ساعت معین زباله را از خانه خارج کند.
دوبی
در دوبی دو سیستم برای جمعآوری پسماند از منازل وجود دارد؛ اول در آپارتمانها که سیستم شوتینگ دارند و دوم در خانههای ویلایی که سطلهای بزرگ از جنس پلیاتیلن دارند. زبالهها بدونِ تفکیک توی کیسههای زباله قرار میگیرند و جمعآوری میشوند.
اما اخیرا تفکیک از مبدأ از درِ منازل هم رواج یافته است.
با این حال در سطحِ شهر برای هر نوع زبالهای، مخازنِ جداگانه وجود دارد.
ترکیه
آپارتمانهای ترکیه چهار مخزن برای زبالههای قابل بازیافت، شیشه و … دارند و مابقی زبالهها را با سیستم شوتینگ از منزل خارج میکنند. سرایدار ساختمان صبح این زبالهها را جدا و تفکیک میکند.
در خیابانهای ترکیه هم مخازنِ تفکیکی وجود دارد و شما نمیتوانید زبالهها را هرجا دلتان خواست بیاندازید. اما خب این موضوع هم در کلِ شهر حاکم نیست.
نکتهی دیگر این است که در برخی فضاهای شهر، مخازنِ زیرزمینیِ زباله وجود دارد که یک بخشِ کوچک(مانند صندوق پُست) روی آن به اندازهی تقریبیِ نیم متر هست که زبالهها را داخل آن میاندازند و هیچچیز روی زمین دیده نمیشود. یعنی بدنهی اصلی داخلِ زمین است و یک قلاب دارد. ماشین جمعآوری زباله بهوسیلهی این قلاب، مخزن را بالا میکشند و خالی میکنند. مزیتِ این مخازن این است که گربه، سگ و حیوانات موذی نمیتوانند وارد مخزن زباله شوند.
کانادا
در کانادا، تفکیک از مبدأ بسیار جدی گرفته میشود. در منازل ویلایی باید سه مخزن زباله تهیه کنید؛ اولی مختصِ زبالههای بازیافتی، دومی مختصِ زبالههای تر و سومی مختصِ زبالههای که حاصلِ تمیز کردن باغچه، هرس درختان یا اواخر ماه سپتامبر پیش از شروع باد و برف است که درختان خشک شده را قطع میکنند. تمام این سه مخزن در یک روز خاص در هفته طبق برنامهریزیِ شهرداری جمعآوری میشوند. اما مورد سوم برای تولید “چیپس چوب” کاربرد دارد که پای درختان ریخته میشود و بعد از چند سال به کود تبدیل. مزیتِ ریختنِ چیپس چوب پای درختان این است که نه خاک اطرافِ درخت گود نمیشود، خاک گِل نمیشود و از طرفی با نگهداریِ آب در خود، مرطوب میماند.
نخالههای ساختمانی هم مدلِ جمعآوری خود را دارند. یک سری شرکتهای خصوصی در کانادا وجود دارد که بسته به بازهی زمانیِ کار ساختمانی میتوانید کانتینرهایی کرایه کنید و نخالهها را درونِ آنها بریزید. بعد این کانتینرها به محل دپوی زباله فرستاده میشوند که البته از بخشهای قابل استفادهی آن مانند میلگردها، شنوماسههای بتن و … دوباره استفاده میشود.
اما در منازل آپارتمانی، زبالههای تر با سیستم شوتینگ به سیستم مرکزی فرستاده میشود. زبالههای خشک نیز داخل سطلهای زبالهی تفکیکی ریخته شده و هر کدام نیز جداگانه جمعآوری میشوند.
البته در همهی کشورها آدمهایی وجود دارند که به این مسائل اهمیت نمیدهند اما در کل محیط زیست بخش مهمی از فرهنگِ مردم کاناداست.
مالزی
طی سالهای اخیر، ساکنان مالزی تشویق شدهاند که در آشپزخانهها دو ظرف جداگانه داشته باشند؛ یکی برای زبالههای قابل بازیافت و خشک و دیگری برای زبالههای تر. زبالهها پس از جمعآوری در منازل به اتاق زبالهی ساختمان بُرده میشوند و در در کانتینر های بزرگی ریخته میشوند که سپس توسط کارگران ساختمانی یا نظافتچی در دو گاری به محوطهی باز بُرده میشود تا زبالههای تر و خشک با هم قاطی نشده باشند. سپس دو کامیون مختلف برای جمعآوریِ هر دسته به محل میآیند.
در مالزی، مردم بسیار به تفکیک زباله ترغیب میشوند و گاهی هم ماشینهای جمعآوری زباله اگر زبالهها تفکیک نشده باشد، از تحویل گرفتنِ آن خودداری میکنند.
آلمان
کشور آلمان سیستم مدیریت زبالهی بسیار قوی و خاصی دارد. در شهر هامبورگ سه کارخانهی بزرگ وجود دارد که از سوزاندنِ زبالهها، گرمایش منازل را تأمین میکند. این روش یکی از بهترین روشها برای مدیریت سیستم گرمایش است و در صورتِ توقف، به راحتی هم قابل تبدیل به سیستمهای دیگر مانند گرمایش با نفت و گاز و … .
چنین کارخانههایی در کشورهای پیشرفته که از تمام مزایای زباله استفاده میکنند به چشم میخورد مانند نروژ و سوئد. هرچند بعضی کشورها برای تأمین سوخت نیروگاههای زبالهسوز، به وارداتِ زباله میپردازند! که همین موضوع دوستداران محیط زیست را نگران کرده است.
با این حال آلمان در مدیریت پسماند بسیار پیشروتر از سایرِ کشورهاست.
اما به جمعآوری زبالهها در منازل بپردازیم. در آپارتمانهای چهار نوع سطل وجود دارد؛ سطل زرد مخصوص زبالههای بازیافتی. سطلهای آبی مخصوص کاغذ، سطلهای قهوهای، زبالههای ارگانیک مانند پوست میوه و … که البته نباید استخوان و پوست تخممرغ در آنها ریخته شود. و موردِ آخر سطلهای سیاه که مختصِ افرادی است که حوصلهی تفکیک زباله ندارند. اما اگر تنبل هستید و حوصلهی جدا کردنِ زباله ندارید، خیلی هم خوشحال نباشید! هزینهی زبالههای تفکیک نشده بسیار زیاد است و برای جمعآوریِ آن باید هزینهی بالایی بپردازید.
در اکثر خانهها سه سطل زرد و قهوهای و آبی دیده میشود.
در خانههای ویلایی باید حتما کیسههای مخصوص داشته باشید. این کیسههای پلاستیکی معمولا گران است و برای آپارتمان صرف ندارد چون سطلهای جداگانه دارید. اما چرا این کیسهها نیاز است؟ خُب وقتی خانهی ویلایی دارید قاعدتا باغ و درخت و گل و گیاه هم دارید. زبالههای تولید شده از هرس درختان یا تمیز کردن باغچه باید حتما در این کیسهها ریخته شود. یک راه دیگر هم دارید و اینکه گوشهی از زمین یا باغتان را به کمپوست اختصاص دهید؛ جایی که توی خاک جز سبزیجات و پوست میوهجات و گیاه هیچچیز نباید بریزید در غیر این صورت حیاطتان پُر از موش و حیوانات موذی خواهد شد.
نکتهی بعدی در سیستم تفکیک زباله از مبدأ در آلمان این است که مجاز به ریختن شیشه یا لباس و کفش در هیچکدام از سطلهای تفکیک نیستید.
برای شیشهها سه مخزن جداگانه در کوچه وجود دارد؛ شیشههای قهوهای، سفید و سبز. برای کفش و لباس هم همینطور. علاوه بر اینکه چهار سطل ذکر شده در زمان مشخص به صورت هفتگی توسط چهار ماشین جداگانه جمعآوری میشود، شیشهها و لباسها هم ماهی یک بار به همین ترتیب توسط خودروهای مخصوص جمع میشود.
در آلمان تمام این موارد به صورت مکانیکی انجام میشود و کسی با دست زبالهها را تفکیک یا جمعآوری نمیکند. ماشینهای جمعآوری هم معمولا کلید در ورودی مجتمعها و آپارتمانها را دارند و به اتاقکِ اصلیِ زبالهی ساختمان دسترسی و فقط سطل را در محل مورد نظر قرار میدهند تا ماشین جمعآوری آن را بالا ببرد، زباله را خالی کند و به جای اول بازگرداند.
استرالیا
در استرالیا دو سطل با درهای قرمز و زرد وجود دارد که حتما باید داشته باشید. گروه اول برای زبالههای بازیافتی و گروه دوم برای زبالههای معمولی؛ یعنی همانهایی که باید دفن شوند و قابل بازیافت نیستند.
هیچ زمان مشخصی برای جمعآوری وجود ندارد. هر زمان مخازن پر شد در اتاقک ساختمان قرارشان میدهید که دو سطل بزرگ دوباره با همان تفکیک رنگ دارد. هر هفته در یک روز مشخص، صاحب خانه یا کارگر سطلهای زبالهی اتاقک را دمِ در ساختمان قرار میدهد و ماشینهای مخصوصِ جمعآوری هر کدام به محل میآیند.
در محل کار کمی رویکردها در حال تغییر و تفاوت است. یک سطل سبزرنگ برای زبالههای ارگانیک نیز به سطلهای فوقالذکر اضافه شده است که تکههای غذا یا کاغذهای آغشته به غذا یا چوب و گل و گیاه و حتی پارچه را داخلِ آنها میتوانید بیاندازید.
نکتهی دیگر این است که مردم موظف هستند سطلهایشان را خودشان بشویند البته به اندازهای این موارد فرهنگسازی شده و توسط مردم رعایت میشود که معمولا سطلها تمیز هستند.
امریکا
آمریکاییها با یک سری کمپانیهای خصوصی در ارتباط هستند تا زبالههایشان جمعآوری شود و سالانه با این شرکتها پول میدهند. زبالهها عموما به سه دسته تفکیک میشوند؛ خشک، تَر و ارگانیک(زبالههای حاصل از هرس درختان و تمیز کردن باغچه یا حیوانات خانگی). در خانههای ویلایی مخازن تفکیک در گاراژ یا گوشهی حیاط نگهداری میشود و حق ندارید این مخازن را خارج از محدودهی منزل قرار دهید. هفتهای یک بار کمپانیِ طرف قرارداد با شما به منطقه میآید و طبق برنامهی مشخص این زبالهها را جمعآوری میکند.
در آپارتمانها هم به همین شکل؛ زبالههای تَر و خشک را هر روز توی مخازنِ حیاط آپارتمان میاندازید اما هفتهای یک بار جمعآوری خواهد شد.
این کمپانیها برای محکمکاری خودشان هم یک بار قبل از دپو، دوباره زبالهها را بررسی و تفکیک میکنند.
برای جمعآوری زبالههای ساختمانی هم درخواست میدهید و بسته به بازهی زمانی کارتان، مخازن کرایه میکنید و بعد توسط همان شرکت این مخازن جمعآوری میشود.
**
در هر حال طرح جمعآوری سبدهای زباله در کرج، چه خوب چه بد، مشکلات فراوانی پدید آورده است که نیازمند پاسخگوییِ مدیران مربوطه و ارائهی راهکار برای رفع این مشکلات است.
چرا راه دور برویم اصلا و به سوزاندن زباله برای تولید برق آلمان، نروژ و سوئد نگاه کنیم یا بازیافتِ حتی خودروها در بلژیک و دانمارک، یا برنامههای بازیافت الکترونیک در کرهی جنوبی؟
اگر قرار است تجارب باقی شهرها را بررسی کنیم، به تجربهی اخیرِ ملارد در جانمایی و نصبِ مخازن زبالهی زیرزمینی برای ارتقای کیفیت سیما و منظرِ محلات شهر و عدم دسترسی به حیوانات موذی نگاهی بیاندازیم؛ این کار را که میتوانستیم در کرج انجام بدهیم؟ نه؟
با بودجهی فرهنگی و آموزشیِ شهرداری کرج نیز، خیلی پیش از اجرای طرح، میشد ذهنِ شهروندان را آماده و آنها را به تفکیک از مبدأ ترغیب کرد تا در عملِ انجامشده قرار نگیرند و صبح که از خواب بیدار میشوند با اتفاقی روبهرو نشوند که روحشان از آن خبر نداشته است. تفکیک از مبدأ و توجه به محیط زیست و کاهش تولید پسماند یکشبه و با اجبار اتفاق نمیافتد، کاش قبول میکردیم.