هزار و یک شهر؛ ثنا فلاح سخنگو – معماری سنتی ایرانی همواره تجلی و نمایی از فرهنگ و آداب جاری در جامعه بوده است. برخی از طراحان امروزی از معماری گذشتگان خود الهام گرفته و با تلفیق معماری مدرن و سنتی سعی در حفظ و اشاعه آن دارند.
معماران قدیمی توجه بسیاری به بخشهای گوناگون بک بنا داشتهاند به گونهای که بناهای قدیمی علاوه بر زیبایی از ظرافت خاصی در جزئیات برخوردار هستند و این خود گویای تبحر و استادی خالق و معمار اثر است. ترکیب مصالح و مواد مورد نیاز از چوب گرفته تا گچ در ساخت یک بنا از بارزههای معماری ایرانی است.
معماری درونگرا در خانههای سنتی همواره یکی از اولویتها بوده است. معمولا خانهها را پایینتر از سطح زمین ایجاد میکردند تا سایهگیر و خنک باشد. اتاقها در یک خانه قدیمی بر اساس اهمیت و کاربردشان در اطراف حیاط ساخته میشدند. اتاقهای تابستانه با سقف بلند و پشت به آفتاب معمولا در ضلع جنوبی واقع بودند تا در طول روزهای گرم کمتر در معرض تابش مستقیم نور آفتاب باشند و فضایی خنک و مطبوع ایجاد کنند. اتاقهای زمستانه با سقفی کوتاه درست در نقطه مقابل و رو به آفتاب ساخته میشدند تا بیشترین بهره را از نور خورشید ببرند. سایر الحاقات از قبیل مطبخ، آبانبار و … نیز در مکانی مشخص تعبیه میشدند.
پس از درهای چوبی منقش به نقوش نمادین وارد بنای اصلی ساختمانهای قدیمی ایرانی میشویم که در معماری سنتی به آن هشتی گفته میشود و محوطهای است چند ضلعی و سرپوشیده متصل به دالانی که منتهی به داخل بنا و یا حیاط خانه میشود.حیاط به گونهای قرار گرفته بود تا از نور آفتاب و بادهای ملایم استفاده شود و پوشش گیاهی نیز جزو لاینفک آن بوده است.بر خلاف معماری امروزی و مدرن که نه تنها کمترین اهمیت را به پوشش گیاهی میدهد بلکه برای احداث یک بنا، اقدام به قطع انبوه درختان نیز میکند.
تزئینات ساختمان از قبیل آجرکاری، کاشیکاری، آینهکاری ،گچبری و … در بخشهایی از قبیل تزئینات بیرونی، درونی، ورودی و اتصال درون و برون بنا جزو جدایی ناپذیر معماری سنتیـایرانی محسوب میشود. همچنین معماری ایرانی علاوه بر زیبایی ظاهری زیبایی معنوی نیز دارد که از شاخصههای اصلی این هنر محسوب میشود. همخوانی بخشهای مختلف اجزای یک ساختمان در فرم و محتوا نشانه ارتباط سازه با طبیعت، جغرافیا و اقلیم خاص هر منطقه است.
تزئینات بیرونی بنا مقاوم در برابر تغییرات آب و هوایی، برف و باران و تابش نور خورشید، تزئین بین فضای داخلی و خارجی که شامل درها و پنجره ها است و در گذشته بیشتر از چوب ساخته میشده و اغلب هنر منبتکاری در آن اجرا میشده است. پنجره های تعبیه شده در بنا با شیشه های رنگی وظیفه اشاعه نور و روشنی به داخل ساختمان را بر عهده داشتند.
نسل آینده از نعمت سکونت در خانههای قدیمی با معماری خاص و منحصر بهفرد به واسطه فروش آن محروم میشود و شانس زندگی در خانههای اجدادی خود را ندارد چرا که اغلب بعد از فوت صاحبان اصلی ورثه آنها را به دست مهندسان و شرکتهای ساختمانی یا به اصطلاح بسازبفروشها میسپارد و جز به منافع مادی آن فکر نمیکند.
این روزها سر و صدای ماشینآلات و کارگران ساختمانی جزو جداییناپذیر زندگی شده است و میتوان با قدم زدن در کوچه پس کوچههای شهر از نزدیک شاهد عملیات اجرایی تخریب و ایجاد یک بنای مدرن بود که شاکله اصلی شهرهای بزرگ امروزی است و به واسطه نیاز جمعیتی و تأمین مسکن اقشار مختلف جامعه ناچار به شنیدن صدای تیشهای هستیم که بر ریشه معماری سنتی زده میشود.
معماری سنتی ایرانی را جز در معدود فیلمها و سریالها نمیبینیم که در صورت حذف آن نیز تنها راه آشنایی نسل جدید با این هنر اصیل به دست فراموشی سپرده خواهد شد. ضمن اینکه با توجه به گستره نفوذ معماری مدرن و همچنین اقتضاعات موجود و نیاز به ساخت واحدهای مسکونی بیشتر، اما سازندگان این آثار و حتی فعالان عرصه تبلیغات تلویزیونی و شهری اقبال عمومی را در جذب مخاطب به سنت و حس نوستالزیک نسلها پیوند میدهند و برای بهرهگیری اقتصادی، ذهن، روح و بخش احساسی مخاطب را دخیل میکنند تا جذب شده و در کنار لذت بردن از یادآوری خاطرات، محصول مورد نظر را نیز بشناسند.
در کنار خیل عظیم و مشتاق به زندگی در آپارتمان برخی نیز به دنبال حفظ خانههای قدیمی و اجدادی هستند که خاطرات چند نسل را در خود جای دادهاند. اما اغلب نیاز به بازسازی و مرمت دارند و در این راه نیازمند همراهی مسئولان شهری هستند . حتی میتوان با تغییر کاربری این بناهای قدیمی که نمونههایی از آن به عنوان کافه، رستوران، کتابخانه و حتی مجموعهای ترکیبیـتلفیقی ازموارد یاد شده ایجاد کرد که مخاطبان خاص خودش را دارد.
برای جلوگیری از قطع ارتباط نسل جدید با معماری و فرهنگ کهن و پیوند و آشنایی با آن باید ساز و کاری از طرف مسئولان مربوطه اندیشیده شود تا ضمن حفظ بناهای قدیمی ارتباط مؤثری میان نسلهای بعدی شکل بگیرد که از نظر اجتماعی، تاریخی و معماری بسیار مهم است چرا که حفظ فرهنگ و تاریخ به منزله حفظ ارزشها و اعتقادات انسانی بوده و تأثیر مستقیم بر روح و روان دارد.
امروزه شاهد توجه جامعه جهانی به معماری ایرانی هستیم چرا که با وجود آثار معماری عظیم و خاص همواره بانی و پیشتاز این هنر در طول تاریخ بودهایم و با داشتن سازههایی از قبیل تخت جمشید، زیگورات چغازنبیل و … همچنان حرفهای بسیاری برای گفتن داشته و داریم.
وظیفه نهادهایی مانند ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ثبت بناهایی است که ارزش و قدمت تاریخی دارند اما بناهایی نیز وجود دارند که گرچه متعلق به اشخاص مشهور و اثرگذار نبوده و حتی واقعهای مهم و ارزشمند در آن اتفاق نیفتاده است اما از نظر معماری، نوع و جنس مصالح به کار رفته و تزئینات خاص، دارای اهمیت و ارزش هستند و بر لزوم حفظ و حراست و جلوگیری از تخریب آنها میافزاید.