نسترن کیوانپور- کرج، اخیرا جنجالیترین روزهای خود را تجربه کرده و انجام یک سری پروژههای کوچکمقیاس و بزرگمقیاس در آن، دومینو-وار، صدای اعتراض شهروندان را بلند کرده است. طرح بلوار جمهوری، طرح جمعآوری سبدهای زباله از جلوی ساختمانها و…، بهویژه سبب گلایهی فعالانِ محیط زیست شده است اما پروژهی مهمِ انتقال آب رودخانهی کرج به تهران که مدتهاست محلِ بحث و انتقادِ شدید برخی مسئولان و مردم بوده، تیرِ آخر پروژههای عجیب و غریبی است که مظلومیتِ کرج را بیش از پیش نمایان میکند.
متاسفانه وجهِ اشتراکِ بسیاری از پروژههای مهم در استان البرز، عدم اطلاعرسانی و شفافسازی است و همیشه بعد از کلنگ خوردنِ پروژههای پُر حاشیه، نه تنها شهروندان، بلکه اصحاب رسانه و بسیاری از مسئولان، تازه از موضوع آگاه میشوند.
به گفتهی کارشناسان پروژهی انتقال تونلی آب رودخانهی کرج از سد امیرکبیر، سبب خشک شدن ۲۵ کیلومتر از مسیر رودخانه خواهد شد و حجم وسیعی از باغات و مزارع در پیِ آن از بین خواهد رفت.
به نظر میرسد عدهای با بیاعتنایی به نظرات کارشناسان، دغدغههای مردم و حتی انتقادات برخی مسئولان، کمر به نابودیِ البرز بستهاند.
البرز آبِ مازاد برای انتقال ندارد
پارسا گوهری؛ رئیس سمنهای محیط زیست استان البرز با بیان اینکه گزارشهای فنی بسیاری در خصوص منابع آبی البرز تاکنون منتشر شده است میگوید: «بارها اعلام کردهایم که البرز با کسری شدید منابع آبی حتی برای مصارفِ خود استان مواجه است و انتقال آب از کرج به تهران سبب ایجاد چالشهای محیط زیستی بسیاری در آینده خواهد شد.»
او ادامه میدهد: «در صورت انتقال آب رودخانهی کرج و اختصاص حقآبهی این استان به تهران، پوشش گیاهی و روستاهای محدوده نابود و این منطقه مستعد سیل خواهد شد.»
گوهری با انتقاد از نبود طرح جامع منابع آبی در البرز میگوید: «افت شدید منابع آبهای زیر زمینی، احداث صنایع بدون توجه به محدودیتها، احداث چاههای برداشت غیر مجاز آب، کشاورزی غیرکارشناسی، اتلاف منابع آب توسط صنایع که تکنولوژی آنها در سطح دنیا بهدلیل مصرف بالای آب و تولید آلاینده منسوخ شده است، همگی بر حجم بحران افزوده است.»
گوهری با بیان اینکه در طرح جامع، تمام مصارف آبی تعیین و مشخص میشود میگوید: «مصرف آب شرب، کشاورزی، صنعت و خدمات و تمام این موارد باید به تفکیک و به صورت دقیق مشخص شود و سپس منابع آبی برای هر بخش تعیین شود که شامل آبهای سطحی و زیرزمینی خواهد بود. اگر پس از بررسی و مطالعات دقیق، البرز دارای آب مازاد بود، آنوقت میتوان راجع به انتقال آب به تهران مطالعات انجام داد. اما وقتی تراز آب استان منفی است، چهطور میتوان به انتقال آب به تهران فکر کرد؟ البرز هیچ آبِ مازادی برای انتقال ندارد!»
او با بیان اینکه البرز دیگر تحمل تخریب ندارد میگوید: «انتقال آب رودخانهی کرج به تهران، ضربه بر پیکر نیمهجان البرز است و زخمی بر جای میگذارد که شاید نابودی البرز را در پی داشته باشد.»
سعید توکلی؛ عضو شبکهی استانی تشکلهای محیط زیستی البرز و مشاور کمیسیون محیط زیست شورای شهر کرج نیز در این خصوص میگوید: «برای درک بهتر چرایی انتقال آب سدهای البرز به شهر تهران باید نگاه ژئوپلیتیک را در اولویت قرار داد. تهران از ۲۰۰ سال پیش پایتخت شد. حکمرانیِ به شدت تمرکزگرا باعث بزرگ و بزرگتر شدن تهران شده و هر ساله بر جمعیتش افزوده شد. اواسط دههی پنجاه شرکت مهندسین مشاور ایرانی-فرانسوی سیتران که عهدهدارِ مطالعات آمایشی تهران شده بود با توجه به منابع آب حوزه تهران و ظرفیت خودپالایی هوا حداکثر جمعیتِ قابل تحمل برای تهران را دو میلیون و پانصد هزار نفر اعلام کرد.»
او ادامه میدهد: «پس از انقلاب، تمرکز گرایی در سیاست و اقتصاد شدت چند برابری گرفت و رشد تهران و افزایش بیرویهی مصرف آب سبب شد که چارهای جز انتقال آب از طالقان به تهران باقی نماند. خط اول انتقال آب به قطر دو متر احداث شد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت . سپس نوبت به انتقال آب سد کرج توسط حفر تونل به تهران رسید. با این طرح بزرگ مهندسی آب بدون نیاز به پمپاژ و بهصورت ثقلی تا تصفیهخانهی ششم پایتخت خواهد رفت و نیز ظرفیت خط لولهی بیلقان-کن برای احداث خط دوم طالقان به تهران که در آینده بهصورت لوله یا تونل در صدد ایجاد هستند، خالی خواهد شد.»
مشاور کمیسیون محیط زیست شورای شهر کرج با بیان اینکه انتقال بین حوزهای آب ناشی از همان خشت اول در راستای ابرکلانشهر کردنِ تهران است که کج نهاده شد، میگوید: «این اقدامات سلسلهوار ادامه خواهد یافت و در آیندهای نه چندان دور ناچار خواهند بود آب را از سرشاخههای رودخانههای دامنهی شمالی البرز به دامنهی جنوبی منتقل کنند تا آب شرب جمعیت روبه فزونی البرز و نیز آب مورد نیاز کشاورزی و صنعت تأمین شود.»
توکلی در پایان معتقد است که به هر حال در مقابل انتقال تونلی آب کرج به تهران آن موقع که ضروری بود، اقدام و اعتراضی از طرف مسئولان و نمایندگان صورت نگرفت اما نباید در حال حاضر ساکت ماند و حتما باید اعتراض خود را به طرق مختلف به گوش مقامات عالی کشور رساند.
حسین محمدی و عباس زارع؛ اعضای شورای شهر کرج نیز طی روزهای اخیر در این خصوص واکنش نشان دادهاند.
زارع میگوید: «خط انتقال آب از رودخانه و سد امیرکبیر به تهران که در سالهای گذشته در سکوت عملیاتی شد، در مرحلهی بهرهبرداری است. از رئیس جمهوری محترم، استاندار البرز، متولیان و مسئولان مرتبط درخواست دارم که به حقوق مردم شهر کرج در خصوص حقآبه تاریخی و همچنین موضوعات زیست محیطی توجه ویژه داشته باشند و تبعات این پروژه را مورد بررسی قرار دهند.»
حسین محمدی نیز در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا گفته است که “عملیات اجرایی این طرح در دولت دهم مطرح شد و تا سال ۹۲ کار ساخت تونل به پایان رسید. بعد از پایان ساخت تونل وزارت نیرو درخواست کرد که آب به صورت آزمایشی از تونل منتقل شود که در آن زمان مکاتبات بسیاری از سوی سازمان حفاظت محیط زیست در راستای مخالفت با این طرح انجام شد. در تقسیمبندی منابع آب سد کرج، اولویت با مصرف شرب بود اما با این وجود بعد از پایان این پروژه ما در محیط زیست با تأکید بر اهمیت حیات رودخانه کرج و جاده چالوس از حقآبه زیست محیطی رودخانه دفاع کردیم. اگرچه دولت حقآبه زیست محیطی رودخانه را از سالها قبل لحاظ کرده بود اما این حقآبه رقم ناچیزی بود. بنابراین در خصوص انتقال تونلی آب قرار شد میزان مورد نیاز برای حفظ حیات رودخانه مطالعه و محاسبه شود که در این راستا قراردادی هم با دانشگاه تهران بسته شد.”
مهدی عسگری؛ نماینده مردم کرج در مجلس شورای اسلامی نیز در تذکری به وزیر نیرو گفته بود “با طرح انتقال آب از رودخانهی کرج به تصفیهخانه ششم تهران از طریق تونل تاسیس شده، ۷.۵ متر مکعب بر ثانیه از جریان پایهی آب رودخانه کرج حذف میشود. این در حالی است که آب استان البرز ۷۸ درصد از منابع زیر زمینی و ۲۲ درصد از آبهای سطحی تامین میشود. در صورتی که این درصد برای تهران ۵۰ به ۵۰ است. بر اساس مطالعات انجام شدهی دانشگاه تهران، حقآبه زیست محیطی رودخانهی کرج برای حفظ حیات رودخانه و گونههای زیستی و همچنین تغذیهی سفرههای زیرزمینی حداقل ۱۸۳ میلیون متر مکعب در سال است. به صورت واضح بفرمایید وضعیت بعد انتقال چگونه است و این حقآبه چگونه تامین میشود؟! و علت این اختلاف در تعیین حقآبه زیست محیطی با مصوبهی هیئت وزیران که عدد ۶۳ میلیون متر مکعب است چیست؟!”
اگر قرار است مردم کرج هیچ نقشی در تصمیمگیریهای مربوط به شهر خود نداشته باشند، لطفا شفاف باشید و ما را هم در جریان بگذارید که تکلیفمان را بدانیم؛ بعد با خیال راحت درختها را قطع کنید، جابهجا کنید، آب رودخانهی کرج را به تهران منتقل کنید و تمام باغات و مزارع را هم یکی یکی به ساختوساز شهری بدل کنید. و درخواست آخر اینکه دیگر از عنوان “باغشهر” در گفتوگوهای رسانهایتان برای کرج استفاده نکنید چون از یکی نبودنِ حرف و عملتان خسته شدهایم.